کد خبر : 94167 تاریخ : ۱۴۰۱ دوشنبه ۲۶ ارديبهشت
از دولت بی اختیار چطور می توان توقع اصلاح امور داشت؟ غرضی: تفاوت امروز بازمان جنگ این است که جامعه، دیگر دولت را قبول ندارد اقتصاد میهن: «نان گران شد»٬ «دلار وارد کانال ۳۰ هزار تومان شد»، «صف های طویل برای دریافت کالا تشکیل شد» و... اینها تیتر اخبار رسانه ها پس از حذف ارزترجیحی است. دولت بدون اینکه اطلاع رسانی عمومی کرده و یا با کارشناسان مشورت کند اقدامی انجام داده که با مخالفت اکثر اعضای جامعه روبرو شده است. تقریباً کارشناسی نیست که اقدام ناگهانی و بدون مطالعه دولت در حذف یارانه ها را تایید کند.
غرضی: تفاوت امروز بازمان جنگ این است که جامعه، دیگر دولت را قبول ندارد

از سوی دیگر مردم تحت فشار معیشتی در شرایط رکود اقتصادی قرار گرفته اند؛ اقلامی که پیش از این جایگزین اقلام گران می‌شدند هم به لیست افزایش قیمت اضافه شدند. همه این شرایط  نگران‌کننده در شرایطی است دولت همچنان بنا را بر وعده و وعید گذاشته است تا بتوان اینطور گفت٬ امیدی به گذر از این برهه مملو از مانع نیست.درباره حذف ارز ترجیحی و پرداخت یارانه ها به مردم با محمد غرضی وزیر پیشین پست و تلگراف و تلفن در دوزه جنگ گفت و گو کردیم؛ مشروح گفت و گوی  سایت دیده بان ایران با محمد غرضی را در ادامه بخوانید:

به عنوان شخصی که در دولت های زمان جنگ حضور داشته اید، تحلیل شما از حذف ارز ترجیحی و پرداخت یارانه به مردم چیست؟

بالاخره اینکه دولت می‌خواهد همه اجناس را کوپنی یا یارانه ای کند، گرفتاری‌های زیادی را برای مردم به وجود خواهد آورد. یعنی تولید کالابرگ یا همان کارت معیشت برعکس آنچه که در تبلیغات عنوان شده حتی با اتکا به همه امکانات کشور هم بی‌شک فضا را برای قاچاق قاچاقچیان هموار خواهد کرد. به‌همین شما روزنامه‌نگاران باید به مردم توضیح بدهید که با شنیدن خبر دادن یارانه خوشحال نباشند. چرا که این تصمیم حتما تهیه اقلام مورد نیاز را سخت‌تر خواهد کرد. لذا عرض می‌کنم اعانه دادن به مردم یا همان کالابرگ تورم را بیشتر خواهد کرد که دلیلش هم این است که دولت بدون پشتوانه اسکناس چاپ می‌کند.

 دولت در حالی برای رهایی مردم از گرفتاری عاجز است که دولتی‌های دهه شصت با وجود شرایط جنگی خیال مردم را تا حدودی راحت کرده بودند.

اعداد و ارقام خیلی خوب در ذهنم مانده است. من چهار سال وزیر نفت بودم که در آن دوره درآمد نفتی کشور ۹۰ میلیارد دلار بود٬ آنهم در شرایطی که جمعیت کشور چهل و چند میلیون نفر بود و دولت برای برقراری تراز قیمت کالاها به سه میلیارد دلار نیاز داشت. نکته این است، در دهه شصت کسب و کار و بهتر است گفته شود، معیشت دست رانت‌خوارها نبود و دولتی‌ها وظیفه‌شان را درست انجام می‌دادند و به‌همین دلیل مردم حتی در روزهای جنگی هم فشاری تحمل نمی‌کردند. اما امروز در حالیکه دولت ۱۴ میلیارددلار برای مواد غذایی اختصاص داده است، غذای ساده‌ای چون ماکارونی هم از دسترس مردم خارج شده است. چرا که رانت‌خوارهای سیاسی و اقتصادی دست از سر بیت‌المال بر نمی‌دارند.

در چنین شرایطی رییس دولت تنها است و به جناحی تعلق دارد که از مهره تاثیرگذار و کاردان برای کمک به دولت محروم است.

فرق این زمان با دهه شصت این است که در آن برهه قاعده جامعه بنا را بر همراهی با دولت گذاشته بودند. اما امروز شاهد این هستیم که جامعه دولت را قبول ندارد و دولت توانایی جلب رضایت قاعده جامعه ندارد. چون آقای رییسی در اقدامی کاملا  اشتباه از افرادی در دولتش بهره گرفته است که نه توانایی لازم و نه تجربه کافی را برای رتق و فتق امور دولتی ندارند.

چاره چیست؟ نمی‌شود که نشست و گرفتاری مردم را تماشا کرد!

چاره کار چیزی جز این نیست که چندنرخی را از دلار بردارند و درآمد ناشی از این تصمیم را به انجام صحیح امور اختصاص بدهند. چون تا وقتیکه قیمت دلار چند نرخ باشد٬ مشکل همچنان پابرجا خواهد ماند.

دخالت‌های بی‌جای دستگاه‌های و نهادهای غیردولتی چقدر در سختی‌های موجود سهم دارند؟

خیلی. یکی از مشکلات سیستم اجرایی و اداری کشور همین دخالت‌هایی است که ارگان‌ها و حتی برخی از افراد دارند. البته این معضل مختص الان نیست و از همان اول انقلاب همه دولت‌ها چنین مشکلی را داشتند و از این پس هم هر دولتی که روی کار بیاید٬ مجبور به تحمل اظهارنظرها و فشارهایی خارج از حیطه دولت خواهد بود.

 از دولت بی‌اختیار چطور می‌توان توقع اصلاح امور داشت؟

نه. اصلا به همین دلیل است که مردم از دولت رییسی ناامید شده و صد رحمت به روحانی می‌گویند.

می‌توان گفت تحرکات اقتصادی دولت٬ لیبرالیستی است؟

با این تعبیری که شما می‌گویید٬ نه. اما اینکه دولت از کارشناسان و صاحب‌نظران خبره استفاده نمی‌کند را قبول دارم. با این توضیح که این مساله مانعی برای توفیق است.

این روزها گاه و بیگاه از رییسی درخواست کناره‌گیری مطرح می‌شود را چطور ارزیابی می‌کنید؟

آقای رییسی از همه بهتر می‌داند گرفتاری مردم شدت گرفته است. اما این دلیل نمی‌شود به فکر استعفاء بیفتد. چون اساسا نمی‌داند که مردم از دولتش ناراضی هستند.