آیتالله بهشتی، نزدیک یکسال بود که ریاست قوه قضائیه را با حکم امام خمینی برعهده داشت و علاوه بر این جایگاه رسمی مهم، از اعتبار علمی و اجتماعی بالائی برخوردار بود بطوری که سرآمد یاران امام محسوب میشد. ایشان در جواب من با صراحت و قاطعیت گفت: «انتقاد سازنده و دلسوزانه از مسئولان در تمام سطوح برای همه آزاد است و ما اجازه نمیدهیم هیچکس به دلیل انتقاد از خودمان و دیگر دستاندرکاران نظام جمهوری اسلامی تهدید یا تعقیب شود».
در تعاملات سیاسی و اجتماعی، پایبندی آیتالله بهشتی به این وعده را در عمل دیدیم. در مسجد جامع ورامین، تعدادی از منافقین که از نقاط دیگر به آن شهر رفته بودند تا مانع سخنرانی بهشتی شوند وقتی به او اهانت و در سخنرانی او اخلال کردند، مردم ورامین درصدد برآمدند به آنها حمله کنند ولی بهشتی مانع این کار شد و با صبر و سکوت و نصیحت، جلسه را آرام کرد و به سخنرانی ادامه داد. فردای آن روز وقتی شنید دادستان ورامین چند نفر از اخلالگران را بازداشت کرده دستور داد فوراً آنها را آزاد کند. این قبیل سعهصدر نشان دادن بارها اتفاق افتاد و آیتالله بهشتی عملاً نشان داد به آنچه میگوید پایبند است و در زندگی او صداقت حرف اول را میزند.
این روزها که دولت سیزدهم به قول مسئولین خود این دولت مشغول جراحی اقتصادی کشور است، به سیره شهید مظلوم آیتالله بهشتی بیش از هر زمان دیگری نیازمند است. دولت باید راه انتقاد سازنده را باز بگذارد تا صاحبنظران اقتصادی، اجتماعی و سیاسی حرفهای خود را مطرح کنند و دولتمردان با استفاده از نقطهنظرهای آنان متوجه ایرادهای کار خود شوند و در حین انجام این جراحی، ایرادها را برطرف کنند و مانع بدتر شدن حال این بیمار رنجور شوند. اینکه رسانه ملی مأموریت پیدا کند در تمام بخشها و از تمام شبکهها به تعریف و تمجید طرح اصلاح یارانهها بپردازد و هیچ صاحبنظری حق راه پیدا کردن به این رسانه برای نقد کردن آن را نداشته باشد، با هیچیک از معیارهای جامعه آزاد منطبق نیست. اینکه اگر کسی طرح دولت را نقد کند و در روزنامهای یا در فضای مجازی نظر مخالف خود را منعکس نماید، توسط عناصر وابسته به دولت متهم به همصدائی با بیگانگان شود، نقض آشکار آزادیهای مصرح در قانون اساسی جمهوری اسلامی و تعالیم اسلام است. دولت اگر میخواهد به کشور خدمت کند، باید آزادی نقد خود و عملکرد خود را تضمین و تأمین کند. سخن اصولی آیتالله بهشتی که میگفت «اجازه نمیدهیم هیچکس به دلیل انتقاد از خودمان و دیگر دستاندرکاران نظام جمهوری اسلامی تهدید یا تعقیب شود» اگر راهنمای عمل مسئولین قرار نگیرد، در اقدام امروزشان توفیقی به دست نخواهند آورد.
درباره جراحی اقتصادی مورد نظر دولت، کسی مخالفتی با تکنرخی کردن ارز و واقعی کردن نرخها ندارد. ایراد اینست که چاقوی این جراحی، همان چاقوی دولت نهم است که مدتهاست زنگ زده و آثار تورمی و تشدید فاصله طبقاتی و گسترش فقر را به بار آورده است. ادامه پرداخت یارانه آنهم با گسترهای که شما از آن سخن میگوئید به منزله اینست که چاقوی جراحی زنگزدهتان را در بدن بیمار جا بگذارید و او را به عفونت و رنجوری بیشتر مبتلا کنید. شما در این جراحی سخن از آزادسازی چهار قلم کالا به میان آوردهاید ولی کیست که نداند آثار آزادسازی این چهار قلم به چهار هزار قلم کالا و خدمات سرایت خواهد کرد و نتیجه این خواهد شد که فقر ماندگار و فاصله طبقاتی بیشتر خواهد شد. عدالت هم اگر اکنون زخمی است، در اثر این عمل جراحی شما کاملاً قربانی خواهد شد. این نوع جراحی کردن هنر نیست، هنر اینست که ارز ترجیحی را طوری حذف کنید و تکنرخی شدن ارز را بگونهای عملی نمائید که بساط یارانه را جمع کنید و در تقسیم ثروت چنان عمل کنید که فاصله طبقاتی هر روز کمتر شود و عدالت بتواند جای تبعیض را بگیرد. مطمئن باشید جراحی با چاقوی زنگزده جواب نخواهد داد.