وی افزود: نوزاد متولد شده آقای وزیر، چون زودتر از موعد به دنیا آمد، تا مدتها در دستگاه بود بنابراین هزینه بیمارستان زیاد شد. نخست انتظار داشتیم که اگر وزرای دولت سیزدهم انقلابی هستند خود و بستگانشان به بیمارستانهای دولتی مراجعه کنند، نه به بیمارستان خصوصی پرهزینه. ثانیا با وجود تخفیف فراوان، بیمارستان نهایتا فاکتور ۲۸۰ میلیون تومانی برای آقای وزیر صادر کرد که او باید این مبلغ را پرداخت میکرد، اما آقای وزیر فقط با پرداخت یک میلیون تومان، نوزاد را ترخیص کرد.
این فعال سیاسی یادآور شد: اگر این اتفاق برای یک فرد عادی میافتاد، تا تسویه حساب نمیکرد، نوزاد را به او نمیدادند. مطئمن هستم اگر آقای رئیس جمهور بداند چنین وزیری در کابینه است با او برخورد میکند که چرا از موقعیتش برای امور شخصی استفاده کرده است؟ چرا این تخلف آشکار را که هیچ شخصی نباید انجام دهد، او به عنوان وزیر دولت انقلابی انجام داده است؟ متأسفانه ادعاهای بزرگ میکنند، اما در مقام عمل به این ادعاها خیلی ضعیف نشان میدهند.
وی ادامه داد: اگر آقایان انقلابی هستند، مشخص است وزرا چقدر حقوق میگیرند، آقای وزیر میتوانست همسرش را به بیمارستان دولتی ببرد. اگر بیمارستانهای دولتی قابل اعتماد نیستند، شهروندان عادی که به بیمارستانهای دولتی میروند چه کار میکنند؟ حالا که همسر آقای وزیر زایمان را در بیمارستان خصوصی انجام داد، چرا آقای وزیر به بیمارستان گفته «هر وقت بیمه ریاست جمهوری پول را داد، من پول را به شما میدهم.» رئیس بیمارستان نیز از عواقب مخالفت با آقای وزیر میترسد و قبول میکند. خباز گفت: این اتفاقات وقتی در دولت سیزدهم میافتد نشانه آن است که آقای رئیس جمهور مطلع نیست که وزرای او دارند چه کار میکنند.