این اتفاقی است که ساعاتی پیش در منطقه "آمازوناس" در شمال کشور پرو رقم خورد و به سرعت در رسانههای جهان بازتاب یافت؛ کشف علت قطعی مرگ بیماری ۸۷ ساله که به عفونت همزمان آنفلوآنزا و کووید-۱۹ گرفتار بود. بیماری ترکیبیِ تازهای که «فلورونا» نام گرفته، چون تحت تاثیر ابتلای همزمان فرد به ویروس آنفلوانزا (یا فلو) و ویروس کرونا رخ میدهد.
دو ویروسی که هر دو توانایی گرفتن جان مبتلایان را دارند و از خصیصههای هر دویشان، سرعت بالای انتقال و جهش پذیری بسیار زیاد ویروس است تا جایی از یاد نبرده ایم در سالهای پیش از شیوع کرونا در جهان، تعداد زیادی از بیماران مبتلا به انواع آنفلوانزا در جهان و ایران جان میباختند و در نهایت صف مرگ و میرهای پرشمار این بیماری زمانی برچیده شد که کرونا در وضعیت جهان گیری قرار گرفت و رعایت پروتکلها، مانع از تکثیر چشمگیر آنفلوانزا شد.
البته این وضعیت پایدار نماند و به مدد واکسیناسیون علیه کووید ۱۹ در بسیاری از کشورها و بازگشاییهای فراوان و البته در نتیجه کاهش رعایت پروتکلهای بهداشتی و مراقبتی، امسال بار دیگر آنفلوانزا شیوع یافت و گرفتاریهایی پدید آورد که از جمله آنها، ترکیب شدن با ویروس مرگبار کروناست. اتفاقی که مدت زیادی از کشف آن نمیگذرد و حالا به مرگ یک بیمار هم منجر شده است.
نکته قابل تامل درباره مرگ بیمار پرویی، اما آنجایی است که به گفته وزارت بهداشت این کشور، فرد متوفی بر خلاف دو بیمار دیگر مبتلا به فلورونا در پرو، علیه کرونا و بیماری کووید ۱۹ واکسینه نشده بوده و چه بسا همین امر در رهنمون کردن وی به سوی مرگ نقش موثری ایفا داسته است؛ هرچند اظهار نظر قطعی در این خصوص نیازمند بررسیهای جامع تری است که به گفته مقامات بهداشتی این کشور در دستور کارشان قرار دارد.
از جمله نکات مهم در این پرونده، اطلاع از این نکته است که شمار مبتلایان به کرونای اومیکرون در پرو، ۳۰۹ مورد بوده و در نتیجه از دید اپیدمیولوژیک، نمیتوان پای این سویه جدید را به ماجرا باز کرد، همان گونه که به رغم شناسایی آنفلوانزای H ۳ N ۲ در این کشور، مشخص نیست که آنفلوانزای این فرد از چه نوعی بوده است. مواردی که بررسی شان نه ساده است و نه به نتایج قطعی و خدشه ناپذیر منجر میشود و در نتیجه تنها مسالهای که از آن اطمینان داریم، منجر شدن ابتلای فرد به عفونت همزمان دو بیماری به مرگ وی است.
اتفاقی که از مدتی پیش برخی انتظار وقوعش را با ترکیب دیگر عوامل بیماری زا میکشیدند که «دلمیکرون» از جمله آنهاست؛ سویه جدیدی از ویروس کرونا که در تئوری میتواند از ترکیب دو سویه دلتا و اومیکرون پدید آید و محصولش، کرونایی به مرگباری کرونای دلتا باشد که بسیار سریعتر از آن، با سرعت سرایت کرونای اومیکرون سرایت مییابد و در نتیجه خطری به مراتب بزرگتر و ترسناکتر است.
ماجرا زمانی ترسناکتر میشود که بدانیم شناسایی سویهای که فرد بیمار به آن مبتلا شده کار چندان سادهای نیست و از آن مهم تر، تفکیک ابتلای فرد به آنفلوانزا یا کووید ۱۹ هم دشواریهایی دارد، در حالی که این دو بیماری در درمان متفاوت هستند؛ مثلا با اینکه داروهای کورتونی برای درمان کووید ۱۹ در مراحل ابتدایی بسیار کارآمد هستند، به هیچ عنوان برای افراد مبتلا به آنفلوانزا تجویز نمیشوند، چون میتوانند به وخامت حال بیمار منجر شوند!
نگرانی بزرگتر آنجایی است اگر به اوضاع و احوال کشورمان نگاه کنیم، درخواهیم یافت شناسایی ابتلای فرد به کرونا هم کار سادهای نیست، چه برسد به تفکیک بیماری افراد و تعیین اینکه علائم بیماری تنفسی در فرد بیمار ناشی از آنفلوانزاست یا کووید ۱۹! وضعیتی که کاهش رعایت پروتکلها در کشورمان منجر به شدت گرفتن نگرانیها از آن میشود و دورنمایی مبهم و تار پیش رویمان قرار میدهد که تنها راه دور جستن از آن، رعایت پروتکل ها، تکمیل واکسیناسیون و تزریق دوز سوم واکسن است که هیچ کدامشان فعلا روند مطلوبی ندارند.