توقیف و ممیزی در سینما، وضعیت بسیار وخیمتری از سایر هنرها دارد؛ و سانسور تقریبا با بدسلیقگی تمام در سینمای ایران در حال اجرا است. در این میان برخی فیلمسازان به دلیل سانسورهای فراوان از فیلمسازی دست کشیده و، چون تقوایی و مهرجویی خانهنشین شدهاند یا هم، چون بهرام بیضایی درد مهاجرت را به جان خریده و ترک وطن گفته اند.
توقیف دردی همیشگی بر پیکر سینمای ایران
توقیف، اما همواره نامی آشنا برای سینما و سینماگران ایرانی بوده است و طی سالها فراز و فرود، دیگر در تار و پود آن ریشه دوانده است. واژهای که از قضا به سینمای گزینش شده و گاه جهت دار بنا به مصالح سیاسی بعد از انقلاب محدود نمیشود و اتفاقا ردپای این پدیده را در سینمای قبل ازانقلاب نیز میتوان یافت. انگار سانسور در ایران با سینما زاده شده است. معرو فترین نمونههای جرح و تعدیل پیش از انقلاب را میتوان در فیلم گوزنهای مسعود کیمیایی که از سالهای ۵۴ تا ۵۷ توقیف شد تا دایره مینا، محصول سال ۵۳ داریوش مهرجویی که به اتهام سیاه نمایی سه سال توقیف و در زمان اکران نیز سانسور شد، یافت. سینمای بعد از انقلاب نیز که با شعارهای گوناگونی آغاز به کار کرده بود بیش از قبل زخمی تیغ سانسور شد! در این سالها بیش از ۲۳۰ فیلم به دلایل مختلف، هرگز اکران نشدند و به طور میانگین سالانه ۶ تا هفت فیلم از امکان اکران محروم شدند که اغلب آنها در جریان تغییر مدیران توقیف شدهاند.
نوباوه که هم عضو شورای نمایش است و هم نماینده مجلس به دنبال توقیف
اما آن چه در روزهای اخیر بار دیگر زخم کهنه توقیف در سینمای ایران زنده کرده است، سخنان «بیژن نوباوهوطن» نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی و از اعضای شورای پروانه نمایش بوده است. نوباوه اخیرا گفته است که «بیش از ۳۰ فیلم مسألهدار از کمیته شورای نمایش مجوز نمایش گرفتهاند که در این فیلمها ارزشهای اخلاقی، انقلابی و ملی زیر سوال رفته است. با وجود مخالفتهایی صورت گرفته، اما این فیلمها در کمیته شورای نمایش مجوز گرفتهاند، اما اگر این فیلمها اکران شوند ما وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را به مجلس فرا خواهیم خواند.»
نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هم چنین گفته بود که: «این فیلمها در دولت قبل مجوز نمایش گرفتهاند و مجوز آنها مربوط به دولت فعلی نیست. هما نطور که گفتم در این فیلمها ارزشهای اخلاقی، انقلابی و ملی ما به زیر سوال رفته و مطمئنا اکران آن با واکنش عمومی مواجه خواهد شد. من خودم عضو کمیته شورای نمایش هستم، اما در جلسات آن شرکت نکردم و اگر این وضع بخواهد ادامه پیدا کند دیگر در جلسات بعدی نیز مشارکتی نخواهم داشت.»
در واقع نوباوه به صراحت دولت و وزارت ارشاد را تهدید کرده است که اگر ۳۰ فیلم سینمای ایران را توقیف نکند و راهی کمد بایگانی نسازد، وزیر ارشاد را به مجلس میکشاند و در این میان احتمالا آن چه اصلا اهمیتی ندارد، زمان و عمر و سرمایه بخشی از سینماگران است که این طور چوب توقیف را بر آن میزنند. در حقیقت نهادی که باید ضامن و تضمینی برای امنیت روانی مردم باشد با این گفتههای نوباوه در صف نابودگران سینما در خواهد آمد.البته به نظر میرسد این موضع گیری نوباوه نشان از آن دارد که او نتوانسته نظر اکثریت را برای جلوگیری از نمایش برخی از این فیلمها جلب کند، چرا که به عنوان عضو شورای پروانه نمایش وگرنه میتوانست در همان سازوکار مانع اکران این فیلمها شود. اما حالا سعی دارد که با تهدید وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای توقیف این فیلمها اقدام کند.
واکنش اتحادیه تهیه کنندگان سینمای ایران؛ اسامی ۳۰ فیلم را اعلام کنید
در مقابل این موضع گیری بود که «اتحادیه تهیه کنندگان سینمای ایران» نیز ساکت ننشست و در واکنش به این سخنان نوباوه با انتشار بیانیهای واکنش نشان داد و از نوباوه خواست نام ۳۰ فیلمی که معتقد است باید توقیف شود را بیان کند. در بخشی از بیانیه «اتحادیه تهیه کنندگان سینمای ایران» آمده است که: «اتحادیه تهیهکنندگان سینمای ایران مراتب تاسف و تاثر خود را از نظرات و جوسازیهای یک نماینده مجلس اعلام میدارد. ما نمایندگان قانونی تهیهکنندگان و مالکان سینمای ایران صحبتهای این نماینده مجلس را دور از انصاف، جوسازی علیه کلیت سینما، مصداق بارز بیقانونی، عدم شناخت از سینما و عدم آشنایی با مسائل حقوقی میدانیم. برای ما جای تعجب است که چطور این آقای نماینده بدون تماشای فیلمها اعلام میکند سی فیلم غیرقابل نمایش است.
وی در چه سیر و سلوکی به این اجتهاد رسیدهاند که فیلمها را ندیده مجوز توقیف میدهند و وزیر را تهدید میکنند که این فیلمها نباید نمایش داده شوند. اگر آقای نماینده مجلس این فیلمها را دیدهاند لطفاً اسامی ۳۰ فیلمی که به نظرشان غیرقابل نمایش است و به زعم وی در آن فیلمها ارزشهای اخلاقی، انقلابی و ملی ما زیر سوال رفته را منتشر کنند.» این سخنان نوباوه و پاسخ اتحادیه تهیه کنندگان سینمای ایران»، اما تنها بخشی از کوه یخ توقیف و درخواست توقیف است که حالا به چشم میآید. سینمای ایران هم اکنون نیز چند ده فیلم توقیفی را در کارنامه خود میبیند.
لیست بلند توقیفیها در دهه ۶۰ و ۷۰
«خط قرمز» مسعود کیمیایی، «مرگ یزدگرد» بهرام بیضایی، «دایره مینا» داریوش مهرجویی، «دایره» جعفر پناهی، «عبور» و «در مسلخ عشق» کمال تبریزی، «شکار در شب» و «فصل خاکستری» شهرام شبیری، «افسانه شهر لاجوردی» محمدعلی نجفی، «شبهای زاینده رود» و «نوبت عاشقی» محسن مخملباف، «رقص خاک» و «دت یعنی دختر» ابوالفضل جلیلی، «سپیدیال» محسن محسنینسب، «خلع سلاح» علیرضا داودنژاد، «حسرت دیدار» و «ساز ستاره» محرم زینالزاده، «سمفونی تهران» رسول صدرعاملی، «درخت جان» فرهاد مهرانفر، «مسافر جنوب» پرویز شهبازی، «ننه لالا و فرزندانش» کامبوزیا پرتوی، «تابلویی برای عشق» حسنیعلی لیالستانی، «دان ابوالفضل جلبلی»، «روزی که هوا ایستاد» نادر ابراهیمی، «کوچه پاییز» خسرو سینایی، «آدم برفی» داود میرباقری، «ایران سرای من است» پرویز کیمیاوی، «بید و باد» محمد علی طالبی، «باد ما را خواهد برد» عباس کیارستمی، «سفره ایرانی» کیانوش عیاری و «سفر سرخ» حمید فرخنژاد تنها نمونههایی مشهور از فیلمهایی هستند که در دهه ۶۰ و ۷۰ در سینمای ایران توقیف شدند و برخی از آنان بعدها یا به صورت محدود اکران شدند یا وارد شبکه نمایش خانگی شدند یا برای ابد در صندوقچه توقیفیها باقی ماندند.
اواخر دهه ۷۰ و دهه ۸۰، اما دورانی متفاوت در تاریخ سینمای ایران بود. تغییر فضای سیاسی و برآمدن دولت اصلاحات، جلوه گر شدن بحرانهای اجتماعی و سیاسی در کشور ناگهان چنان فضا را تغییر داد که برخی از فیلمهای توقیفی سابق، چون «دیدار» یا «آدم برفی» اصلا در این فضا دیگر حتی نزدیک خط قرمزهای تخیلی مدیران سینمایی سابق نبودند.
سینمای ایران در دوران اصلاحات و فیلمهای جامانده از اصلاح
دوران دولت اصلاحات، دوران شکوفایی سینمایی بود که برای سالها سوژه اصلیش جنگ و انقلاب بود و بحرانهای جوانان و بحرانهای اجتماعی راهی به پردههای اکران در آن نداشت. متولدین دهه ۶۰ حالا نوجوانان و جوانانی بودند که بحرانهای خودشان را داشتند و عجیب نبود که باید فیلمهای خاص آنان ساخته میشد. در کنار آن مساله زنان و پرداختن به این مساله نیز دغدغه سینماگران شده بود. دوران طلایی سینمای پس از انقلاب در همین دوره آغاز شد. با پایان دوران اصلاحات، اما سینمای ایران با یکی از عجیبترین دوران هایش مواجه شد. دولت احمدی نژاد که در سال ۸۴ قدرت را به دست گرفته بود، در معاونت سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشادش با نگاه دولت قبل به مقوله سینما و کتاب و هنر و تئاتر کاملا مخالف بود و این بار با یکی از بزرگترین موجهای فیلمهای توقیفی سینمای ایران مواجه شد.
توقیفها ادامه دارد چه در دهه ۸۰ و چه در دهه ۹۰
در این دهه فیلمهای «بیدار شو آرزو» کیانوش عیاری، «پرونده هاوانا» علیرضا رییسیان، «آفساید» جعفر پناهی، «ده» عباس کیارستمی، «خواب تلخ» محسن امیریوسفی، «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» سامان سالور، «ستاره بود» فریدون جیرانی، «سفر به هیدالو» مجتبی راعی، «کارگردان مشغول کارند» مانی حقیقی، «گل یا پوچ» ابوالفضل جلیلی، «گفتگو با سایه» خسرو سینایی، «آدم» عبدالرضا کاهانی، «نیوه مانگ» بهمن قبادی، «سنتوری» داریوش مهرجویی، «صد سال به این سالها» سامان مقدم، «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» شهرام مکری، «بیداری» فرزاد موتمن، «زادبوم» ابوالحسن داودی، «هفت و پنج دقیقه» محمدمهدی عسگرپور، «میزاک» حسینعلی لیالستانی، «فصل بارانهای موسمی» مجید برزگر، «مارمولک» و «پاداش» کمال تبریزی، «زمهریر» علی رویینتن، «گزارش یک جشن» ابراهیم حاتمیکیا، «خیابانهای آرام» کمال تبریزی، «خانه پدری» کیانوش عیاری و «من مادر هستم» فریدون جیرانی مشتی از خروار فیلمهای مشکلدار و توقیفیای هستند که برخی از آنها برای مدتی کوتاه اکران شدند، اما فشار و قدرت نیروهایی خارج از سینما باعث توقف اکران و پایین کشیدن فیلم از پرده سینماها شد.
توقیفهای تمام نشدنی
موج توقیف و توقفها چنان بود که حتی در سالهای پس از دوران وزارت ارشاد احمدی نژاد نیز هم چنان این موج ادامه داشت و یکی از مشکلات معاونت سینمایی دولت حسن روحانی، همین تعیین تکلیف این فیلمها در دوران معاونت سینمایی حجتالله ایوبی بود.برخی از فیلمهای این فهرست در دوران ریاست حجتالله ایوبی در سازمان سینمایی در گروه هنر و تجربه اکران اکرا شد و با استقبال خوبی نیز مواجه شدند و برخی، اما دیگر هرگز رنگ پرده را به خود ندیدند.یکی از این فیلمها «گزارش یک جشن» ابراهیم حاتمی کیا بود که هر چند در سال ۱۳۸۹ توقیف شد، اما حتی برآمدن دولت تدبیروامید نیز نتوانست این فیلم را از صندوقچه توقیفیها بیرون بکشد.
گزارش یک توقیف و جنجال جشنی که نشد
«گزارش یک جشن» تنها فیلم ابراهیم حاتمی کیاست که تاکنون اکران نشده و حاتمی کیا نیز جدی و مداوم پیگیر اکرانش نیست. «گزارش یک جشن» که در ابتدا «بانوی شهر ما» نام داشت، درباره یک مؤسسه است که توسط همسر یک رزمنده اداره میشود و در آنجا ضمن آموزشهای پیش از ازدواج به جوانان، زمینه ازدواج آنهایی که به همدیگر علاقه مندند، فراهم میشود. در این میان، یک سرگرد (رضا کیانیان) با حکم تخلیه به این مؤسسه میآید تا آن را تعطیل کند و همین چالش منتهی به وقایعی از جمله تجمعات خیابانی میشود. با وجود آنکه ظاهراً این فیلم واضح اشارهای به حوادث سال ۱۳۸۸ ندارد، برخی منتقدان حاتمی کیا در آن سالها که نسبت به ساخت این فیلم و فیلم پیشین حاتمی کیا مشکل داشتند.اما در مقابل فیلمی، چون «آشغالهای دوست داشتنی» پس از ۷ سال با فشار و پشتکار کارگردانش «عبدالرضا کاهانی» بالاخره اکران شد یا فیلمهای دیگری نیز با سانسور و جرح و تعدیل رنگ پرده را بالاخره به خود دیدند.
لیست بلند توقیفیها در دولت تدبیروامید
دوران روحانی برای سینمای ایران با پیچیدگیهای جدی همراه بود. روحانی از یک سو با فیلمهای توقیف شده در دولت سابق مواجه بود که برای نشان دادن حسن نیت خود به قشر سینما که تمام قد از او حمایت کرده بودند، باید تکلیف آنها را مشخص میکرد و از طرفی دیگر با فیلمهایی مواجه بود که اگر اجازه اکران پیدا میکردند، نهادهای زیادی را به جان دولت میانداختند. فیلمهایی که خوانشی متفاوت از وقایع ۸۸ داشتند از همین دسته بودند که به یکی از آنان یعنی «گزارش یک جشن» بالاتر اشاره شد.اما نخستین بحران جدی پیش روی دولت روحانی با فیلم «عصبانی نیستم» رضا درمیشیان محصول سال ۹۲ رقم خورد. فیلمی که برنامه جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۹۲ را دستخوش تغییر کرد و در نهایت نیز با تغییر زمان اکران در کاخ جشنواره اکران شد.
از توقیف عصبانی نیستیم، خسته ایم!
«عصبانی نیستم» سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان و سانسورهای متعدد با نسخه ۹۹ دقیقهای و ۲۱ دقیقه کوتاهتراز نسخه اصلی از چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۹۷ روانه سینماها شد. در همان سال ۹۲ فیلم دیگری با نام «مثلث واژگون» نیز توسط حسین رجبیان ساخته شد که به اتهام سیاهنمایی و ارائه برداشت شخصی از مسائل موجود و عدم وجود حجاب نسبی بازیگر زن در برخی صحنهها با مشکل مواجه شد. در سال ۹۲، فیلم «مهمونی کامی» ساخته علی احمد زاده نیز به دلیل شرکت در جشنوارههای بین المللی بدون مجوز وزارت ارشاد توقیف شد و احمد زاده نیز به نشانه اعتراض، نسخه اصلی فیلم را به صورت رایگان در صفحه شخصی خود منتشر کرد.
«وقت داریم حالا» نیز در سال ۹۲ و قبل از ساخت «ارادتمند نازنین، بهاره، تینا» توسط عبدالرضا کاهانی به عنوان محصول مشترک ایران و فرانسه ساخته و توقیف نیز شد. مدیران سازمان سینمایی عدم تطابق فرهنگی را دلیل اصلی عدم صدور پروانه نمایش عنوان کرده اند. از نظر آنها قصه فیلم هیچ ربطی به جامعه ایرانی ندارد و به کلی از فضای خانوادهها به دور است.پس از «مهمونی کامی» فیلم دیگری از احمد زاده با نام «مادر قلب اتمی» باز هم توقیف شد. این فیلم بهرغم چندین بار اصلاحیه موفق به دریافت پروانه نمایش نشد.«خانه دختر» شهرام شاه حسینی و محصول سال ۹۳ پس از سه سال توقیف در نهایت پس از تغییر مسیر داستان در تاریخ ۱۹ مهر ۹۶ به صورت محدود در سینماهای ایران اکران شد.
کاناپه و توقیف برای کلاه گیس
کیانوش عیاری، اما دهه ۹۰ را عجیب با توقیف سپری کرد و در حالی که فیلم «خانه پدری» اش کماکان توقیف بود در سال ۹۵ فیلم دیگری با نام «کاناپه» ساخت که این فیلم نیز به سرنوشت فیلم سابق فیلمساز دچار شد.«خانه پدری» بعدها به صورت محدود اکران شد، اما «کاناپه» همچنان در توقیف باقی ماند.حساسیتها درباره «کاناپه» زمانی بیشتر شد که خبر رسید کیانوش عیاری در اقدامی نامتعارف در مختصات سینمای ایران، با استفاده از کلاه گیس از حضور بازیگران خانم بدون حجاب در فیلم استفاده کرده است. «کاناپه» روایت زندگی دو خانواده است که میخواهند با هم وصلت کنند، اما در نهایت یک کاناپه باعث ایجاد مشکلاتی در زندگی آنها میشود.
اردتمندیم، اما توقیف است
«ارادتمند، نازنین، بهاره، تینا»، اما فیلم جنجالی دیگری از «عبدالرضا کاهانی» بود که توقیف آن این بار کارگردان را راهی دیار غربت و وادار به مهاجرت کرد. در این فیلم زندگی سه دختر با خاستگاههای فکری متفاوت روایت میشود که به دل خیابان زده و با حضور در مهمانیها و دورهمیهای مختلف از مردان انتقام میگیرند. این فیلم سینمایی سه بازیگر زن اصلی دارد که این نقشها را طناز طباطبایی، مهناز افشار و آیدا ماهیانی برعهده دارند و بازیگر مرد این فیلم هم مهران غفوریان است.
جنجالیهای توقیف در سال آخر دولت روحانی با قاتل و وحشی
اما در این میان یکی از جنجالیترین آثار توقیف شده در سالهای اخیر را باید «قاتل و وحشی» حمید نعمت الله دانست. فیلمی که سال گذشته تقریبا تمام جشنواره فیلم فجر را تحت تاثیر قرار داد و هنوز پس از گذشت یک سال در شرایط توقیف قرار دارد.از دیگر فیلمهای مهم توقیفی باید به «خرس» خسرو معصومی اشاره کرد. فیلمی که در سال ۱۳۹۰ توقیف و شد و در نهایت یک دهه بعد به شکلی عجیب با عنوان فیلمهای لو رفته سر از اینترنت و فضای مجازی درآورد و به سرنوشت توقیفیهایی که فیلم با آرم بازبینی لو میرود دچار شد.
«رستاخیز» دیگر فیلم پرحاشیه سالهای اخیر است. با حضور جمع زیادی از هنرمندان مطرح داخلی و خارجی در سال ۱۳۹۱ ساخته شد و پس از رونمایی در جشنواره فیلم فجرسال ۹۲، تابستان دو سال بعد در سینماها اکران شد؛ اما نمایش عمومی این فیلم به یک روز هم نرسید و فیلم با دستور وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی (علی جنتی) بخاطر آنچه «نظر مخالف بعضی از مراجع عظام» عنوان میشد، از پرده سینماها پایین کشیده شد. علت این مخالفها و تصمیم به توقف اکران فیلم که عملا به توقیف آن منجر شد، به نمایش چهره حضرت ابوالفضل (ع) مربوط میشد و بعد از پیگیریهای فراوان تنها راه حل، پوشاندن چهره بازیگر این نقش با هاله نور بود؛ راه حلی که سازندگان فیلم پس از گذشت سالها به آن راضی نشده است. حالا با سخنان تازه نوباوه انگار همه تلخی و تلخکامی توقیف چنان زهر بار دیگر در کام سینمای ایران ریخته شده است و برای سینماگران ایرانی یادآور لیست بلند بالایی است که در گنجه «توقیف شد»ها بایگانی شده است.