کد خبر : 90954 تاریخ : ۱۴۰۰ يکشنبه ۹ آبان
سوال بی‌جواب افکار عمومی:آقای رییسی ؛ چه زمانی تحریم‌ها لغو می‌شود؟ اقتصاد میهن: آقای رئیسی! مردم را لا به لای پیچیدگی‌های سیاست خارجی و تنش و تقابل دولت‌ها در فقره‌ی مذاکرات برجامی تنها نگذارید!
سوال بی‌جواب افکار عمومی:آقای رییسی ؛ چه زمانی تحریم‌ها لغو می‌شود؟

«پس لابد می‌توانید حدس بزنید چه جور هاج و واج ماندم وقتی کله‌ی آفتاب به شنیدن صدای ظریف عجیبی که گفت: «بی زحمت یک برّه برام بکش!» از خواب پریدم...»این جمله یا عبارت، در آغازینِ یک اثر ماندگار - شازده کوچولو، آنتوان دو سنت اگزوپری - خواب را از کله‌ی خیلی از ماها پرانده است همان طور که خواب را از کله‌ی نویسنده‌ی این اثر پرانید و او را مجاب کرد تا یک «شاهکار» خلق کند!

پیامی ناشناس، بدون سلام بدون هیچ حرفِ اضافه ای!

«تحریم‌ها کی لغو میشه»؟! پیام از شماره‌ای ناشناس ارسال شده است، ناشناس؛ یعنی من این شماره را در لیست مخاطبان خود ندارم(!) آن قدر سوال واضح و صریح و شفاف است که ارسال‌کننده را از یاد می‌برم یا این گونه ترجیح می‌دهم که به دنبال ارسال کننده‌ی پیام نگردم. اولین تصویری که بعد باز کردن این پیام در ذهنم نقش می‌بندد، جملاتِ آغازین شاهکاری نوشتاری است؛ «شازده کوچولو»، اثر «آنتوان دو سنت اگزوپری». گویی این پیام صوتی است و نه نوشتاری و گویی دارد به من می‌گوید این سوال مهم را به گونه‌ای مطرح کن که در نهایت به پاسخ منتهی شود که واقعا بعد این همه سال سختی و تردید، بالاخره: «تحریم‌ها کی لغو می‌شه»؟!

عیب «می» جمله بگفتی، هنرش نیز بگوی!

دولت یازدهم و سپس دوازدهم با یک دستور کار مشخص قدم به «پاستور» گذاشت؛ تعیینِ تکلیفِ مذاکرات هسته ای. اگرچه دولت با ۱۹ وزارتخانه سر و کار داشت اما گویی یک وزارتخانه و یک وزیر بیشتر نداشت که آن یک وزیر و یک وزارتخانه وظیفه داشت بعد یک دهه و چند سال، پشت میز مذاکرات - از عمان تا وین - تکلیف برجام را یکسره کند و انصافاً نیز یکسره کرد اما با روی کار آمدنِ «دونالد ترامپ»، ناگهان ورق برجام و دولت‌های یازدهم و دوازدهم یکجا برگشت!

حسن روحانی اما در جبهه‌ی داخلی به همان اندازه‌ی جبهه‌ی بیرونی دردسر داشت؛ مواجهه با «دولت در سایه» که «سعید جلیلی» علنی از آن نام می‌برد در کنار خیل عظیمی از منتقدانِ برجامی که یا شناسنامه دار با او به مخالفت برمی‌خاستند و می‌شد فهمید از کدام حزب و نحله‌ی سیاسی هستند یا در لفافه‌ای از سیاست و اقتصاد اما حسن روحانی و تیم او کوتاه نیامد و در تمامی هشت ساله‌ی حضور در پاستور، همان یک برنامه‌ی مشخص را دنبال کرد.

می‌گویند دولت‌های اول و دوم «حسن روحانی» اشتباه کرد که «تمامی تخم مرغ‌های خود را درون سبد مذاکرات هسته‌ای گذاشت»، می‌گویند «اعتماد دولت‌های اول و دوم حسن روحانی به «کدخدا» از بیخ و بن اشتباه بود»، می‌گویند اصلا ورود به بحث هسته‌ای با غرب و رسیدن به توافقنامه‌ای به نامِ برجام «خسارت محض» بود و از این دست می‌گویندهای تمام ناشدنی؛ اما، به قول معروف: «عیب می‌جمله بگفتی هنرش نیز بگوی»؛ دو دولتِ حسن روحانی در هر فقره‌ای اشتباه کرده یا غفلت کرده یا حتی فریب خورده باشد در فقره‌ی تعیین مسیر و تبیین دیدگاه‌ها هرگز دچار تردید نشد و این شاید یکی از بهترین شاخص‌ها بود یعنی دولتی که با یک برنامه‌ی مشخص روی کار آمد و در همان یک برنامه‌ی مشخص به زعم عده‌ای شکست خورد و به زعم دولت مورد اشاره، تا جایی که آمریکا بدعهدی نکرده بود، موفق نیز بود. تقابل این دو در نهایت به صندوق آراء ریاست جمهوری ۱۴۰۰ کشید و شخص پیروز از همان طیفی بود که روحانی را ناموفق می‌دانستند.

انتقال دولت انجام شد و مردم همچنان منتظر!

سیدابراهیم رئیسی اگرچه از بدنه‌ی منتقد دولت روحانی به پاستور رسید اما در همان رقابت‌های انتخاباتی و در مناظره‌های تلویزیونی به صراحت از مستقل بودن گفت، از مذاکرات گفت و از تلاش برای رسیدن به توافقی «جامع»، «پایدار» و «برآوردکننده‌ی خواست نظام و مردم» با این توضیح که: «ما اقتصادمان را به مذاکرات هسته‌ای گره نخواهیم زد!».

انتقال قدرت در وقت و ساعت مقرر انجام شد، رئیسی کابینه‌اش را راهی مجلس کرد و با ۱۸ وزیر راهی پاستور شد. آن یکی هم که نمره‌ی قبولی از مجلس نگرفت با سرپرست اداره شد اما مردم کاری به نام و پیشینه و رزومه‌ی وزرای کابینه‌ی رئیسی نداشتند برای آن‌ها رهایی از تنگی و سختی معیشت مهم بود. مردم نه به ساخت ۴ میلیون مسکن به عبارتی سالی یک میلیون مسکن کار دارند و نه به بازی‌های صیانتی - سیاسی مجلس، مردم از تغییر دولت و روی کار آمدن گروهی که تام و تمام منتقد دولت قبلی بودند فقط گشایش و آرامش می‌خواهند. دیگر از مردم گذشته که وارد بازی‌های سیاسی و دعواهای حیدری - نعمتی شوند، نمونه‌اش همین پیامک یک مخاطب ناشناس که بی‌هیچ کلام و حرف اضافه‌ای پرسید: «تحریم‌ها کی لغو می‌شه؟!»

نگاه‌ها رفت به سمت وزارت امورخارجه و تیم مذاکره کننده

هرچند مجلس مشغول «صیانت» شد و وزارت خانه‌ها مشغول برنامه‌های اعلام شده اما افکار عمومی، تنها و تنها حواسش به وزارت امور خارجه بود و تیم مذاکره کننده، استناد هم این بود: «رئیسی در مناظره‌ها گفته است برجام و مذاکرات را به نفع مردم و نظام دنبال خواهد کرد.» دعوا همچنان روی صحنه‌ی منتقدان برجام نیز ادامه داشت؛ خیلی زود دست به کار شدند و به رئیسی توصیه کردند از مذاکرات خارج شود و برجام که به زعم این عده، «جنازه‌ای متعفن» بود را رها کند اما، نظام نمی‌توانست بر اساس خوشایند و بدآیند منتقدان عمل کند.امیرعبداللهیان که معروف است «عجله‌ای ندارد» (!) نه در ایجاد تغییرات در بدنه‌ی «وزارت امور خارجه» و نه در «ورود به مذاکرات» و نه در «تبیین و اعلام برنامه ها» بدون ذره‌ای استرس عبارت:

«به زودی» را به ادبیات دیپلماسی ایرانی اضافه کرد و وقتی فشارها زیاد شد به همین اندازه توضیح بسنده کرد که: «به زودی ما با به‌زودیِ غربی‌ها متفاوت است» و همین اندازه کافی بود تا فشار بر مردم، بیش بود بیشتر شود!

 

تیم مذاکره‌کننده معلوم شد اما «به زودی» به قول «الیانوف» معلوم نشد یعنی چه؟! اخیراً «به زودی» شده است «نوامبر» و نوامبر یعنی ۱۰ آبان تا ۱۱ آذر تازه با اِعمال تحریم‌های جدید شاید این نوامبر از ۲۰۲۱ به ۲۰۲۲ منتقل شود و آن وقت معلوم نیست کشوری باقیمانده که با آن مذاکره کنیم یا نه؟!

«تحریم‌ها کی لغو می‌شه؟! »

این روزها، نُقل محافل است؛ سفرهای استانی، حضورهای میدانی و شعارهای پی در پی، اما سوال بی‌پاسخ مردم و افکار عمومی همانی است که در پیامکی ناشناس پرسیده شد: «تحریم‌ها کی لغو می‌شه؟!» آقای رئیسی و وزرای کابینه و تیم مذاکره و سیاستگذاران نظام به خوبی می‌دانند «تحریم‌ها کی لغو می‌شه؟!» یعنی کسی منکر زحمات و منکر تلاش‌ها نیست اما نه اوضاع بورس خوب است نه احوال بازار، همین امروز اگر سری به بازار خوراکی‌ها بزنیم قطعاً با قیمت‌هایی به مراتب بیشتر از تیرماه و مردادماه‌ روبرو خواهیم شد، در بازار ارز و سکه هم که اتفاقی نیافتاده، نقدینگی نیز کم نشده، تورم نیز پا پس نکشیده و حالا سوال جدی‌تر نیز شده است: «تحریم‌ها کی لغو می‌شه؟!»

حالا هی روزنامه‌های حامی روحانی از سفرهای استانی بنویسند، از حضورهای سرزده و پی در پی، از احوال پرسی‌های گاه و بیگاه، این وعده‌ها برای عملیاتی شدن پول می‌خواهد و پول یا باید چاپ شود که می‌شود تورمی که عنانش دست فردی ناشناس است و فشارش روی دوش مردم یا باید خلق شود که تنها یک راه دارد؛ تعیین تکلیف مذاکرات، رونق اقتصاد و به راه افتادن تجارت خارجی.

این پرسیدن‌های پی در پی که: «تحریم‌ها کی لغو می‌شه؟!» یعنی آقای رئیسی خسته نباشید، ممنون که تا حالا به هشت استان سر زدید، متشکریم که دوبار رفتید خوزستان، و سری زدید به سیستان و دیگر استان‌ها، اصلاً دست شما درد نکند که ظهر در گرما رفتید در پمپ‌بنزین‌ها، ممنونیم که سرزده رفتید وزارت نفت اما این‌ها روی مرغ سی و یک هزارتومانی و دلار بیست و هفت هزار تومانی تاثیری نگذاشته، یعنی امور مملکت با سفرهای استانی و وعده‌های پی در پی حل نخواهد شد.

مَخلصِ کلام این که: بی‌انصافی است تلاش‌های شبانه روزی و مجدانه دولت را برای رفع گرفتاری‌ها نادیده انگاریم و قدرناشناسانه است حضورهای میدانی و گاه و بیگاه رئیس دولت و اعضای کابینه را به هیچ انگاریم اما از سوی دیگر ساده انگارانه است اگر انتظار داشته باشیم مردم با همین سفرهای استانی و حضورهای میدانی امیدوارانه به انتظاری طولانی برای پایان دوران سخت و سردی که با بی‌نهایت مهربانی تحمل کرده اند، تن در دهند! برای همین باید برای این سوال که: «تحریم‌ها کی لغو می‌شه؟!» پاسخی یافت حتی اگر پاسخ: «هیچ وقت» باشد!