اکنون اما، علیرضا زاکانی شهردار تهران بزرگ است. منصبی که بسیاری از کارشناسان و منتقدان آن را غیرقانونی دانستند و حواشی زیادی داشت چرا که مطابق تصویب نامه هیئت وزیران، شهردار تهران باید دست کم نُه سال سابقه مدیریت در شهرداری کلان شهرهای ِبیش از یک میلیون نفر را داشته باشد. موردی که زاکانی از آن برخوردار نبود، اما با حکم وزیر کشور دولت سید ابراهیم رئیسی شهردار تهران شد.به غیر از علیرضا زاکانی، سه نماینده دیگر از مجلس موسوم به مجلس انقلابی در دولت سیزدهم پُست و مقام گرفتند. سید احسان خاندوزی و سید جواد ساداتی نژاد که اکنون وزرای اقتصاد و جهاد کشاورزی دولت رئیسی هستند، پیش از این، نمایندگان مردم تهران و کاشان در مجلس بودند. همچنین امیرحسین قاضی زاده هاشمی، نماینده پیشین مردم مشهد در مجلس که نامزد انتخابات ۱۴۰۰ بود و در انتخابات چهارم شد، هماکنون رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شده است.
نقل و انتقالات از ساختمان هرمی بهارستان به انتهای خیابان پاستور در حالی انجام شد که رهبر معظم انقلاب، پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری نسبت به خالی شدن کرسی نمایندگی هشدار دادند.ایشان در ششم خرداد سال ۱۴۰۰ در دیدار ویدئو کنفرانسی با رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی خاطر نشان کردند: «یکی از آسیبها این است که نماینده از بدو ورود به مجلس، نقشه رسیدن به فلان منصب و مقام اجرایی مثل وزارت، مدیریت و… در سر بپروراند. خیر! اگر انسان برای خدا و درست کار کند، وظیفه نمایندگی بسیار مهم است و در مواردی از وظایف اجرایی مهمتر است. اینطور نباید باشد که نمایندهای به محض ورود به مجلس فکر کند که به مرحله بعدی برود یا فکر کند که کدام سِمَت در دولت مناسب است.»
توجه نکردن به نهی صریح رهبری از یک طرف، انتقادات مختلف از سوی مردم و یا جناحهای سیاسی طرف دیگر ماجرا بود. به عنوان مثال، انتقاد صریح شورای هماهنگی اصولگرایان شهر قم از علیرضا زاکانی، باعث اظهارتی در عذرخواهی و ابراز شرمندگی شهردار وقت تهران شد. اظهاراتی که با مطرح شدن “تعطیل نشدن دفترش در شهر قم” انتقادات جدیدی را مطرح کرد.علیرضا زاکانی در مجلس گفت: شرمنده مراجع و علما هستم و ارتباطم را با بطن مردم قم، طلاب و مراجع حفظ میکنم تا مسیر فیض را برای خود حفظ کنم؛ لذا دفتر کنونیام در قم تعطیل نخواهد شد و به عنوان عضو کوچک در هیئت دولت مطالبات مردم را در کنار پیگیری امورات تهران با مشورت دو نماینده عزیز دنبال میکنم.
سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی نیز در نطق پایانی خود در مجلس سخنانی را مطرح کرد که بیشتر رنگ و بوی توجیه داشت تا پاسخ. قاضی زاده هاشمی گفت: زمانی که از بنده دعوت شد به عنوان رئیس سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران حضور یابم بدون هیچ دغدغه عرض کردم که در خدمت هستم چرا که از نظر بنده هیچ افتخاری بالاتر از خدمت به خانواده شهدا وجود ندارد و جای هیچ سوال و اشکالی نیست. این پست آنقدر برای حیات انقلاب مهم است که انسان هرکاری برعهده دارد را باید کنار بگذارد. بر اساس ماده ۱۲ اساسنامه بنیاد شهید رئیس این سازمان باید از سوی رئیس جمهور به رهبری پیشنهاد شود و ایشان نیز تایید کنند. اگر جای نگرانی بود مقام معظم رهبری قطعا موافقت نمیکردند.
در مجلس شورای اسلامی، اما خبری از انتقادات علیه خالی ماندن صندلیهای سبز نمایندگی نبود. جز یکی دو تذکر کوتاه که البته چندان شنیده نشد. نمایندگان یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی همچنین با رأی قاطع به سید احسان خاندوزی و سید جواد ساداتی نژاد برای تصدی وزارت خانههای اقتصاد و جهاد کشاورزی نشان دادند که مخالفتی با رها کردن مسئولیت نمایندگی ندارند. سید احسان خاندورزی ۲۵۴ رأی موافق و تنها ۲۵ رأی مخالف داشت و سید جواد ساداتی نژاد نیز ۲۵۳ رأی موافق و تنها ۲۷ رأی مخالف داشت.
از همه اینها که بگذریم، پای این سوال به میان میآید تکلیف چهار کرسی خالی در مجلس چیست؟ ظاهرا قرار است تا پایان مجلس یازدهم این چهار کرسی خالی بماند. طبق آئین نامه داخلی مجلس و قانون انتخابات قوه مقننه، تا انتخابات مجلس دوازدهم در سال ۱۴۰۲ هیچ انتخاباتی برگزار نمیشود تا ذیل آن انتخابات میاندورهای مجلس هم انجام شود. آیا مجلس فکری به حال کرسی خالی نماینده تهران، قم، کاشان و مشهد خواهد کرد؟ چرا نمایندگان که اعتماد مردم را از آن خود کردهاند، میتوانند به اراده و اختیار خود نمایندگی ملت را رها کرده و مسئولیتی دیگر در اختیار بگیرند؟