بریتانیا و امریکا نیز در کنار اسرائیل، تهران را مسئول این حمله دانستهاند. این حمله آخرین اقدام از مجموعه طولانی درگیری مستقیم و غیرمستقیم بین ایران و اسرائیل و جنگ در سایه یا جنگ خاکستری میان آن دو در جبهههای مختلف از فعالیتهای هستهای تا کشتیرانی و حضور نیروهای نیابتی در منطقه در سوریه، عراق و یمن بوده است.این حمله در هفتهای رخ داده که “ابراهیم رئیسی” رئیس جمهوری ایران روی کار میآید. این آغازی آشفته برای دوران ریاست جمهوری اوست و میتواند باعث تشدید تنش میان ایران و غرب شود.
سفیر ایران در لندن، موضعگیری بریتانیا علیه تهران در این خصوص را عجولانه ارزیابی کرد. او در مصاحبه با “فایننشال تایمز” گفت که لندن باید مدارک را بررسی کند و نباید اتهامی را متوجه ایران سازد. او گفته است که تهران خواستار تشدید تنش در منطقه نیست”.این نشریه در ادامه میافزاید: “جو بایدن” رئیس جمهوری امریکا متعهد شده تا در صورت پایبندی ایران به مفاد برجام تحریمهای وضع شده علیه تهران را لغو کرده و توافق هستهای را احیا کند. با این وجود، حمله به نفتکشها میتواند این روند را پیچیدهتر و شکنندهتر سازد.
رئیسی گفته بود خواستار ادامه مذاکرات هستهای است اما انتظار میرود دولت او و سیطره محافظه کاران بر تمام ارکان فعلی قدرت در ایران مانع از تعامل ایران با غرب شود و تهران موضع سرسختانهتری را در برابر قدرتهای جهانی اتخاذ کند.تشدید تنش با غرب باعث میشود تا رئیسی رویکردی سختگیرانهای در عرصه سیاست داخلی و خارجی اتخاذ کند. تنش کنونی برای شهروندان عادی ایران یک تهدید محسوب میشود چرا که سبب تحمیل فشار ناشی از تحریمها بر اقتصاد آن کشور خواهد شد و بر حجم فشارهای اجتماعی در داخل ایران خواهد افزود.رویدادهای اخیر، ایرانیان را در وضعیتی تار قرار دادهاند. جای تعجبی نیست که روحانی دوره ریاست جمهوری خود را با عذرخواهی از مردم به پایان رساند. در شرایطی که هراس از روزهای بدتر در آینده بر تحولات سایه افکنده است.
نفتالی بنت در دوراهی سرنوشت ساز در مقابل ایران؛
همچنین سایت تحلیلی “المانیتور” در مقالهای تحلیلی با اشاره به اینکه “نفتالی بنت” نخست وزیر تازه اسرائیل در معرض آزمونی دشوار قرار گرفته و مجبور است به دلیل حمله صورت گرفته علیه نفتکش اسرائیلی از طریق پهپاد پاسخ دهد، مینویسد: اگر “بنت” وزیر دفاع اسرائیل یا تنها یکی از اعضای کابینه امنیتی بود مطمئنا روی میز میکوبید و خواستار حمله مستقیم نظامی علیه منافع ایران میشد. او پیش از نخستوزیری، ایران را به موجودی تشبیه کرده بود که در کل منطقه علیه اسرائیل نفوذ دارد و اقدامات ضداسرائیلی انجام میدهد. نتانیاهو نیز در مورد استفاده ایران از گروههای نیابتی منطقهای علیه اسرائیل از عنوان “پنجه گربه” استفاده کرده بود.
بنت زمانی که وزیر آموزش و پرورش اسرائیل بود از اسرائیل خواست تا برای به ایران ضربه بزند. یک سال بعد، در سال ۲۰۱۹ میلادی، بنت در جلسهای غیرعلنی گفته بود که ضربه زدن به گروههای نیابتی فایدهای ندارد. او در آن زمان گفت که ایران باید درک کند که اسرائیل مستقیما از آن کشور انتقام خواهد گرفت و هزینه سنگینی را بر تهران تحمیل خواهد کرد. او گفته بود اگر انفجار علیه منافع اسرائیل صورت گیرد، ایران باید در داخل خاک خود با انفجار مواجه شود. اکنون اما بنت نخستوزیر است. اگر او روی میز مشت بکوبد، میز تکان خواهد خورد. اگر او تصمیم صادر کند و اکثریت اعضا در کابینه امنیتیاش آن تصمیم را تایید کنند مطمئنا حمله نظامی اسرائیل به ایران صورت خواهد گرفت. با این وجود، تجربه تاریخی نشان داده نخستوزیران پیشین اسرائیل، زمانی که در مقام تصمیمگیرنده اصلی بودهاند لزوما آن تصمیمی را اتخاذ نکردهاند که در زمان در مقام اپوزیسیون قرار داشتن و یا در مقامی پایینتر بودن درباره آن با حرارت صحبت کرده بودند.
المانیتور افزوده است:بنت اکنون با آزمونی سرنوشتساز مواجه است. آیا اسرائیل مستقیما به ایران حمله نظامی میکند؟ این سوال میلیارد دلاری است. حادثه حمله به نفتکش اسرائیلی درست در آستانه مراسم تنفیذ “ابراهیم رئیسی” رئیس جمهوری ایران رخ داده است. بحثها در اسرائیل درباره بهترین استراتژی و گزینه انتخابی آن رژیم در قبال ایران در جریان است.یک منبع ارشد اطلاعاتی اسرائیل به “المانیتور” میگوید: “اسرائیل در جنگ در عرصه هوایی، جمعآوری اطلاعات و قدرت آتش برتری دارد. زمانی که میدان نبرد به خطوط کشتیرانی و عرصه دریایی انتقال مییابد اسرائیل مزیت خود را در مقایسه با ایران از دست میدهد. به نظر میرسد ایران در خلیج فارس، دریای سرخ و خلیج عمان نسبت به اسرائیل موضع قویتری دارد. تردیدی وجود ندارد که اسرائیل در آبهای خلیج فارس در موضع ضعف قرار دارد.
این سایت در پایان مینویسد: در همین حال، رایزنی اسرائیل با بریتانیا و امریکا برای اتخاذ موضعی واحد علیه ایران در جریان است. آیا امریکا و بریتانیا چراغ سبز را به اسرائیل برای اقدام تلافیجویانه علیه ایران نشان دادهاند؟ آیا آنان تصمیم گرفتهاند اقدام مشترک نظامی را علیه ایران انجام دهند؟ یا اینکه این صرفا تمرینی برای فشار وارد کردن بر ایران است؟ پاسخ این پرسشها در هفته های آتی مشخص خواهند شد.