تهدید یا تأکیدی که نشان میدهد مجلس انقلابی علاقۀ ویژهای به زندان درمانی دارد چون آخر هر طرح برای آن که بترسانند یک مجازات زندان هم میآورند! چنان که آرزوی برخی برای سیاسیونی که نمی پسندند ولو در حد رییس جمهوری و وزیر خارجه هم مشاهدۀ آنها در لباس زندان است و بعید نیست به زودی شاهد ظهور و بروز جناحی به نام "زندانگرایان" در سپهر سیاسی جدید باشیم!
اگر در این مدت به طرحهایی که تصویب کردهاند نگاه کنید می بینید در غالب طرحها حتماً یک زندان، آخر آنها آوردهاند تا جایی که می توان گفت نسبت طرحهای مجلس انقلابی با زندان مثل نسبت چلوکباب با پیاز شده و انگار اگر یک زندان و تهدید آخر هر طرح نیاورند بهشان نمیچسبد!
مشخص نیست این همه زندانزندان در ذیل طرحهای مجلس انقلابی به خاطر پیشینۀ برخی نمایندگان در این گونه امور است یا آقای رییس مجلس را همچنان در هیأت فرماندۀ نیروی انتظامی میبینند حال آن که اتفاقا آقای قالیباف وقتی رییس پلیس بود سعی میکرد سیمای متفاوتی به نمایش بگذارد و این سؤال به میان میآید که وقتی کلانتریها را زیر نظر داشتید این قدر زندان زندان نمیکردید و حالا که به لطف انتخابات کمرمق اسفند 98 به جایگاه کلانتری در سیاست رسیدهاید چرا هی زندان زندان میکنید؟
دربارۀ طرح پیام رسانها نکات مختلفی قابل طرح است و به یادداشتی دیگر موکول میشود از جمله اینکه چگونه نمایندگان اقلیت برای اکثریت ملت تصمیم میگیرند و مدعی «صیانت از حقوق کاربران» میشوند و اگر این کاربران این صیانت را نخواهند کجا را ببینند؟! راستی این که کسانی خودمان را خیلی بیش از خودمان دوست داشته باشند چه حس غریبی دارد!
میگویند فردی وصیت کرده بود پس از مرگ من، لباس سیاه نپوشید ولی بیشتر بستگان و دوستان و آشنایان و سایر بازماندگان سیاه پوشیدند و وقتی یکی وصیت خود مرحوم را یادآور شد: گفتند «مرحوم، غلط کرده»! ظاهرا در این فقره آن «مرحوم» کاربراناند!
حالا حکایت ما کاربران است و نمایندگانی که نمیشناسیمشان ولی مدعی صیانت از حقوق ما هستند. خوب چرا اسم آن را صیانت گذاشتهاید؟ بگویید محدودیت، مسدودیت، ممنوعیت. اصلا با خود واژۀ زندان که این قدر به آن علاقه دارید یک مصدر جعلی بسازید و بگویید: زندانیَّت!
پس از فیلترینگ تلگرام لطیفهای ساخته شده بود که اگر دختری به ورزشگاه برود و برای مادرش در تلگرام پیام بفرستد تا بداند به مقصد رسیده و نگران نباشد مأمور پلیس میتواند او را بازداشت کند چون همزمان سه جرم مرتکب شده است: اول: استفاده از شالی که همۀ موی او را نمیپوشاند و به جرم بدحجابی یا کمحجابی یا شُلحجابی. دوم: ورود به ورزشگاه،نه برای ورزش که برای تماشا چون از قاب تلویزیون های یزرگ، اگر ببینی عیب ندارد اما از فاصلۀ دور میگویند عیب دارد. چرا؟ چون دارند از ما صیانت میکنند. پدر و مادر و برادر نمیفهمند اما آنها دارند صیانت میکنند. سوم هم استفاده از نرمافزار پیامرسان فیلتر شده. تازه اگر مرخص شود و به خانه برگردد باز اگر پای ماهواره بنشیند یک جرم دیگر هم اضافه میشود و قسعلیهذا!
علاقۀ ویژۀ مجلس انقلابی به مجازات زندان در حالی است که این نوع مجازات هیچ ریشهای در فقه اسلامی ندارد و مگر در موارد بسیار بسیار معدود و انگشت شمار اجرا نمیشده و در غرب هم به عنوان جایگزین آسیب به بدن رواج یافت تازه به خاطر جرمهایی که در جرم بودن آنها اتفاق نظر وجود دارد نه آن که به خاطر استفاده از حیرت آورترین فناوری در تمام تاریخ بشر مجازات شوی! هیچ اختراعی مثل تلفن هوشمند در ایران این گونه به سرعت رایج نشد و تجربۀ فیلترینگ پس از تلگرام نشان داد مقابله با آن آب در هاون کوفتن است و گیریم مدتی موفق شوند. اما به زودی این دیوار هم فرو میریزد.
پرسش اما این است چرا در پایان هر طرح یک زندان میگذارید؟ اصلا چطور است یک زندان در کنار مجلس بسازید تا خوب نظارت کنید؟! سال 78 آقای علیزاده دادستان تهران شده بود و تعریف میکرد به سوییس رفته بودیم تا روند دادگاهها را از نزدیک ببینیم. چند روز معطل شدیم چون دادگاهی تشکیل نمیشد! کاهش زندان و زندانی افتخار است نه آن که مدام تهدید به زندان کنید آن هم به نام صیانت از حقوق کاربران.
روشن است که خواهند گفت: منظورمان از صیانت در مقابل فیلترشکن هایی است که دسترسی بچهها به مستهجنترین کانالها را ممکن کرده است. اگر دغدغه این است فیلترهای دیگر را بردارید تا برای مصارف معمول نیاز به استفاده از فیلترشکن نباشد. در واقع با بستن و فیلترینگ بود که قبح استفاده از فیلترشکن ریخت و گریزی باقی نماند و بچههای ما را در برابر منجلاب قرار داد وگرنه اگر برای مصارف عادی و معمول نیاز به فیلترشکن نباشد کسی با ممانعت از آن دسته از سایتها و کانالها مشکل ندارد.