این ماجرا سبب شده که امسال، ۳ میلیون دانشآموز از تحصیل جا بمانند. افرادی که به گفته وزیر آموزش و پرورش «بیشتر آنها کودکان یا نوجوانانی هستند که یا به ابزار هوشمند مثل موبایل و تبلت دسترسی ندارند یا در مناطقی زندگی میکنند که اینترنت در آنجا نیست.»
سیستان و بلوچستان مصداق این ماجراست. جایی که در آن بسیاری گوشی هوشمند و اینترنت ندارند و محرومیت آموزشی خود را بیشتر از همیشه نشان داده است. بسیاری امیدوارند واکسیناسیون معلمان زودتر انجام شود و حداقل سال تحصیلی جدید، آموزش حضوری باشد و دانشآموزان مناطق محروم بتوانند به کلاس درس برگردند. اما هنوز واکسیناسیون سالمندان تمام نشده و نمیتوان امیدوار بود، خیلی زود نوبت به معلمان برسد.
رویای نیمهتمام دانشآموزان
«خیلیها اینجا از ادامه تحصیل انصراف میدهند. بیشتر هم دختران ترک تحصیل میکنند.» این را مینا کامران، تسهیلگر توسعه روستایی میگوید. رویای رسیدن به دانشگاه و حرفه مورد علاقه بسیاری از دانشآموزان روستاهای این منطقه در همان ابتدای راه نیمهکاره میماند. مقصر هم کودکان و نوجوانان نیستند. دستشان نه به خرید گوشی هوشمند میرسد و نه به اینترنت و توسعه پایدار.گاهی برخی از فعالان اجتماعی دست به دست هم میدهند و داوطلبانه برای آموزش و کمک به دانشآموزان به این منطقه میروند. اما این کمکها هم حال آموزش این استان را خوب نمیکند.
ابتدای دی ماه ۹۹ بود که وزیر ارتباطات در سفری به سیستان و بلوچستان گفت: «اتصال یک هزار و ۲۰۰ روستای سیتان و بلوچستان به شبکه اینترنت، تقویت پوشش جادهای و ایجاد ارتباط پایدار در مناطق شهری و روستایی هدفگذاری شده است.»پنج ماه از وعده وزیر جوان گذشته و خود او هم اعتراف کرده «از برنامهای که برای اتصال همه روستاهای این استان به اینترنت داشتیم کمی عقب هستیم.»
شکاف آموزشی عمیقتر میشود
همین کمی عقب ماندن نتیجهاش میشود شکاف آموزشی و بازماندن بسیاری از کودکان و نوجوانان از تحصیل. شکافی که مینا کامران، تسهیلگر توسعه پایدار میگوید بیش از گذشته شده است :« اینجا شکاف آموزشی روز به روز عمیقتر میشود. بسیاری از روستاها دسترسی به اینترنت ندارند. در برخی از مناطق دکلی گذاشته و شبکهای هم بردهاند اما اجرایی نشده و عموم مردم دسترسی به اینترنت ندارند.»
اما وقتی از محرومیت حرف میزنیم یعنی چه؟ یعنی حتی اگر روستایی اینترنت داشته باشد، نداشتن تلفن هوشمند معضل بعدی است. کامران در این مورد میگوید: «قرار بود آموزش آنلاین باشد اما این بچهها یا اینترنت ندارند یا گوشی هوشمند. در این مدت کلاسهای درسی کجدار و مریز برگزار میشد اما در دورههایی به دلیل شدت شیوع کرونا مدارس را تعطیل میکردند. در برخی روستاها در کل سال تحصیلی حتی سه هفته هم کلاس درس تشکیل نشد.» او ادامه میدهد: «سطح آموزش در این مناطق بسیار پایین است و حالا کرونا ناعدالتی آموزشی را بیش از پیش کرده است. آموزش ضعیف پیشین صد برابر ضعیفتر شده است. نمیدانیم بعد از کرونا این شکاف آموزشی چگونه قرار است جبران شود.»
وعده واکسیناسیون معلمان تا مرداد
مشکل احتمالا با برگزاری کلاسهای حضوری کمتر میشود. اما برگزاری کلاسهای حضوری هم مشروط به این است که معلمان واکسن کرونا بزنند.وعده داده شده که معلمان تا مرداد ماه واکسن بزنند و به کلاسهای درس برگردند. اما میزان واکسنی که ایران تاکنون وارد کرده حتی کفاف واکسیناسیون جمعیت سالمندان را هم نداده است، چه رسد به معلمان.بر اساس آمار ارائه شده از سوی معاونت برنامهریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش، ۷۱۷ هزار معلم در کشور وجود دارد و این یعنی برای واکسینه کردن این تعداد به ۱.۵ میلیون دز واکسن لازم است.
البته در بسیاری از مناطق مشکل فقط آموزش آنلاین نیست. در این مورد مینا کامران میگوید: «برخی از روستاها دبیرستان ندارند و دبیرستان مرکزی است. یعنی دانشآموزان برای تحصیل باید به شهر یا روستای بزرگتر در نزدیکی خود بروند. همین رفت و آمدهایی که سختیهای بسیار دارد برخی از دانشآموزان را بیانگیزه میکند.
تزریق واکسن بخشی از مشکل را حل میکند. اما بقیه مشکل به قوت خود باقی است. رخشانی، مدیر کل آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان در دی ماه سال ۹۹ گفته بود: «نزدیک به ۵۰ درصد از دانشآموزان استان بازمانده و ترک تحصیل کردهاند.» فرقی نمیکند آموزش مجازی یا حضوری، وقتی در منطقهای توسعه نباشد، یک جای کار میلنگد. برخی از دانشآموزان تا پیش از این با مشقت راه دور و نبود امکانات دست و پا شکسته ادامه تحصیل میدادند. حالا اما نبود اینترنت و تلفن هوشمند تیر خلاصی را به رویاهایشان زد و آنها را از ادامه راه منصرف کرده است.