بدونشک بخش اعظمی از مستاجران کشور را خانوارهایی تشکیل میدهند که نفرات آن بدون درآمد و شغل بوده و یا اینکه طبقات کارگری هستند که درآمد آنها کفاف خرید واحدهای مسکونی ولو کوچک و بدون کیفیت را نمیدهد. این درحالی است که مسکن یکی از نیازهای اصلی هر فرد محسوب میشود و عدم دسترسی آسان به آن رفاه را ریشهکن خواهد کرد. بررسیها نشان میدهد که دسترسی کارگران کشور بهواسطه ناپایداریهای اقتصاد، تورم و همچنین پایین بودن دستمزد پایه به یک سرپناه به هیچوجه آسان نبوده و متاسفانه در سالهای اخیر به رویا تبدیل شده است.
براساس دادههای اطلاعاتی بانک مرکزی در مردادماه سال 92 متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در مناطق 22گانه تهران، 3 میلیون و 834 هزارتومان بوده است. در همین سال میزان دستمزد ماهیانه برای یک کارگر (دارای یک فرزند) 594 هزارتومان بوده که معادل سالیانه آن 7 میلیون و 133 هزارتومان خواهد شد، بهعبارت دیگر در سال 92 هر کارگر چنانچه یکسوم از درآمد خود را برای خرید مسکن پسانداز میکرد (شاخص انتظار خرید مسکن)، به شرط ثابتماندن قیمتها میتوانست بعد از 108 سال در شهر تهران یک واحد مسکونی 60 متری را خریداری کند. اما تاسفبار است که بگوییم این رقم با توجه به قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در فروردین 1400 حدود 123 سال خواهد بود.
درواقع اگر کارگری که یک فرزند دارد بتواند یکسوم دستمزد سالیانه 47 میلیون و 640 هزارتومانی خود را پسانداز کند، به قیمت فروردین 1400 که مسکن در تهران متری 29 میلیون و 320 هزارتومان است، بدون تغییر قیمت میتواند پس از 123 سال صاحب خانه 60 متری شود. بنابراین برای اقتصادی مانند ایران که با انواع و اقسام شوکهای بیرونی و داخلی روبهرو است، رفاه جامعه کارگری بهویژه در سالهای اخیر بهموجب تخریب دستمزد حقیقی آنها پایین آمده که وضعیت فاجعهبار شاخص انتظار خرید مسکن تنها یکی از مصادیق آن است.