در جامعه های دموکراتیک نهادهای مدنی- صنفی، نهادهای کارفرمایی، پیشهوران و کارگری و نیز احزاب رقیب حزب مستقر در دولت و نیز رسانههای آزاد بیشترین واکاوی و دقت را دارند.تا دولت نتواند تحت هیچ شرایطی واحدی مالیات بدون توجیه قانونی و عرفی از درآمد شهروندان بگیرد. علاوه بر این دولتها وظیفه قانونی دارند هر واحد هزینه دولت از مالیات دریافتی را به طور شفاف و روشن به اطلاع افکار عمومی برسانند. اصولا در دولتهای دموکراتیک پس از مقوله امنیت، بیشترین دغدغه شهروندان این است که چیزی از دسترنج خود که ممکن است از محل فروش نیروی کار- یا همان مزد و حقوق- یا از محل درآمد فروش کالا- کارخانهداری یا بنگاه فروش کالا و تجارت خارجی- را اضافه بر حق قانونی دولتها پرداخت نکنند.
در ایران شوربختانه درباره مالیات هیچ نوع توازن، تعادل، انصاف و کارایی از دیرباز وجود نداشته و همین امروز هم نداریم. در سالهایی که وفور درآمد ارزی داشتهایم، دولت و مجلسهای ایران هرگز به اینکه از شهروندان مالیات حقه و متوازن اخذ شود فکر نمیکرده و دست در جیب ثروت نسلهای آتی، هزینههای بودجه را پوشش میدادند.
حالا اما سه سال است این درآمد بادآورده و بدون زحمت به دلیل تحریمها از دسترس خارج شده است. با توجه به اینکه در همه سالهای تازهسپریشده در دوران فراوانی درآمد نفت دولت بدون توجه به آینده هر نهادی در هر بخشی که لابیگری سیاسی داشته و در سازمان برنامه یا در کمیسیونهای مجلس نفوذی داشتهاند را به بودجه سنجاق کرده است. حالا اما دولت به دلایل گوناگون نمیتواند بخشی از هزینهها را مهار کند چون با دردسر سیاسی روبهرو میشود. از سوی دیگر بیشترین خرج دولت پرداخت دهها هزار مدیر ارشد و میانی و میلیونها کارمند خود است که میخواهد نزد آنها مقبولیت داشته باشد و خودشان نیز در همین گروه جای میگیرند.
نگاهی به آنچه دیروز کمیسیون تلفیق از بودجه ۱۴۰۰ منتشر کرده است، دو رخداد بسیار عجیب را در خود جای داده است؛ یک رخداد دادن مجوز به دولت و نهادهای گوناگون برای انتشار انواع اوراق قرضه است که سر به آسمان میساید. مصوبه مهم دیگر باران مالیاتی است که شهروندان باید بدهند. مالیات بر مسکن و مالیات بر اتومبیل یک اختراع مالیاتی به حساب میآید که تنها دلیل و فلسفه وجودی آن نیاز دولت است ولاغیر. کسی که خانه بزرگ و گرانقیمت یا اتومبیل گرانقیمت دارد، یک بار مالیات بر درآمد داده است و نمیتوان به این بهانه از فردی که خانهاش گرانقیمت است، مالیات مسکن گرفت یا مالیات بر اتومبیل.
با توجه به اینکه قیمت مسکن و اتومبیل در سه سال تازهسپریشده با جهشهای شگفتانگیز روبهرو شده است و با توجه به کف قیمت مالیات بر مسکن و اتومبیل، بسیاری از افراد طبقه متوسط که حالا به دلیل تورم مهارنشدنی قیمت پیدا کرده است باید مالیات بدهند. باران مالیاتی در سال ۱۴۰۰ بیشتر گروههای درآمدی را خیس خواهد کرد. این کار به تلافی به تور نینداختن ماهیهای بزرگ در تور مالیاتی است.