البته شاید رقابت صرف چندان مشکلساز نباشد، اما همین مشکل نه چندان جدی، چنانچه علنی شود، میتواند قلب یک جریان سیاسی را هدف قرار داده و به آن آسیبی جدی وارد کند و اگر اصولگرایان با همین فرمان پیش بروند، احتمالا در مناظرههای انتخاباتی روی آنتن زنده تلویزیون، یکدیگر را خطاب قرار داده و اشتباهات یکدیگر را به رخ هم بکشند.
در این حالت به نوعی بیشتر از رقابت به جریان خود آسیب وارد کردهاند. ضمن آنکه همین رقابت ممکن است با ورود چهرهای قدرتمند و البته غیراصولگرا شرایط را برای اصولگرایان دشوارتر ساخته و با خرد شدن آرای این جریان سیاسی، باز هم دست اصولگرایان از فرمان قوه مجریه کوتاه بماند. بر این اساس حالا اصولگرایان دست به کار شده و دنبال چهرهای هستند که بتواند با حضور خود، دیگر شخصیتهای سیاسی را عقب براند؛ آنهم بدون آنکه قرار به دعوای سیاسی و زد و خورد درونگفتمانی باشد؛ چراکه آنان تاکنون موفق نشدهاند شخصیتهای حاضر در عرصه رقابت و کاندیداهای احتمالی اصولگرا را وادار به عقبنشینی به نفع دیگری کنند.
در این میان بیشتر از هر کس، نام سیدابراهیم رییسی، رییس فعلی قوه قضاییه شنیده میشود. چنانچه تا همین چندی پیش هم بخشی از اصولگرایان تأکید داشتند که رییسی نباید وارد میدان رقابت انتخاباتی 1400 شود. آنهم با این استدلال یا به بیان دقیقتر با این توجیه که رییسی منصوب رهبری است و وقتی فردی از رهبری نظام حکم گرفته و درسمتی مهم مشغول به کار است، نباید آن سمت را بهخاطر سمتی دیگر رها کند. ضمن اینکه رییسی تغییراتی را در قوه قضاییه شروع کرده که لازم است این تغییرات را تا نهایی شدن مدیریت کند و به سرانجام برساند.
اما حالا اوضاع تغییر کرده و دوباره برخی از همان اصولگرایان میگویند اگرچه شرایط ایدهآل آن است که رییسی در قوه قضاییه بماند اما باتوجه به اینکه در غیاب او، امکان اجماع ناچیز خواهد بود، شاید بد نباشد او دوباره وارد میدان انتخابات شده و گره از مشکلات اصولگرایان بگشاید. اصولگرایانی که البته از بیان این نکته پرهیز دارند اما به زبان بیزبانی و در عمل، معتقدند که منافع جناحیشان، گاه از اصول اساسی و منافع کلان مملکتی ارجحیت دارد.
هرچه هست حالا زمزمههای کاندیداتوری رییسی بار دیگر جدی شده و به همین دلیل هم برخی از طرفداران محمدباقر قالیباف و دیگر کاندیداهای احتمالی اصولگرا علنی و در خفا ناراحت و دلخورند. چه آنکه دوره پیشین انتخابات ریاستجمهوری، قالیباف پس از ماهها برنامهریزی برای انتخابات ریاستجمهوری به نفع رییسی کنار رفت و حالا محمدمهاجری،فعال رسانهای اصولگرا که البته بیش از قرابت با جریان رییسی و قالیباف، به طیف لاریجانی نزدیک است، درباره جدی شدن کاندیداتوری سیدابراهیم رییسی در انتخابات ریاستجمهوری گفته است: «اطلاعی از آمدن آقای رییسی ندارم اما وقتی میبینم دو جریان بهشدت در حال حمله به او هستند، احساس میکنم نگرانیها از کاندیداتوری آقای رییسی بیشتر شده است. نیروهای جریان آقای قالیباف بهشدت از این اتفاق عصبانی هستند و در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در حال حمله به آقای رییسی هستند. مجموعه دوم،جبهه پایداری نیز نگران ورود آقای رییسی است و هم نگران ورود آقای ظریف.در واقع نیروهای جبهه پایداری بهشدت میجنگند تا مبادا فردی دیگر غیر از سعید جلیلی که نامزد آنهاست، وارد صحنه شود.»
قالیباف حالا در آستانه انتخاباتی دیگر، همچون انتخابات 96، از ماهها قبل، تلاش خود را برای تصاحب «پاستور» آغاز کرده و آنگونه که منابع مختلف خبری گزارش دادهاند ستادهای انتخاباتی خود را هم تشکیل داده است. اما اگر قرار باشد که رییسی نیز وارد میدان شود، احتمال اینکه او دوباره مجبور بهکنارهگیری به نفع رییسی شود، بسیار بالاست و به همین خاطر حالا اطرافیان او احتمالا میکوشند تا رییسی را از این تصمیم منصرف کنند. بههرحال نگاهی به اظهارات چهرههای اصولگرایی نشان میدهد که حالا بیش از هر زمانی حضور رییسی در انتخابات جدی شده است.
هرچند عزم قالیباف در صحنه رقابت برای رسیدن به «پاستور» کاملا جدی است اما همه اصولگرایان حاضر نیستند بیقید و شرط از او حمایت کنند و احتمالا اگر رییسی هم وارد عرصه نشود، قالیباف مشکلات بسیاری برای جلب اعتماد همه همقطاران خود خواهد داشت. این حمایت اغلب اصولگرایان از رییسی همزمان نشان میدهد که قالیباف کاندیدای چندان محبوبی برای همه طیفهای جریان اصولگرا نیست و بسیاری از اشخاص شاخص جریان، خود را برتر از او میدانند و در نتیجه ترجیح میدهند خود بهجای او، وارد میدان رقابت انتخابات 1400 شوند. روندی که اگر رنگ واقعیت به خود بگیرد، کار قالیباف را دشوارتر نیز خواهد ساخت؛ چراکه همزمان باید به انتقادهای همقطارانش نیز در صحنه انتخابات پاسخ بدهد.