افزایش قیمت دیگر در ایران عجیب نیست و چشمان مردم با دیدن کاهش قیمت چشمهایشان از حدقه بیرون میزند. اگر یک روز قیمتها بالا نرود، ناراحت میشویم و فکر میکنیم که چه اتفاقی افتاده که مثلا قیمت شیر برای یک روز ثابت مانده است.مثلا اصلا برای ما عجیب نیست که موز یکدفعه میشود 40 هزار تومان یا اصلا تعجب نمیکنیم که نایب رئیس اتحادیه باغداران تهران در پی گرانی موز به مردم توصیه کند که به جای موز سیب بخورند که خاصیت بیشتری هم دارد.
پدر و مادرها میتوانند به بچهی خود سیب بدهند اگر او پرسید این چیست؟ مثلا آن کُمدین برنامه خندوانه رامبد جوان که یادش به خیر بگویید:« موزه موز» نان البته موز نیست که بشود با سیب آن را عوض کرد. نان قوت غالب مردم است و بسیاری با همین نان شکم خود را در روزگار گرانی پُر میکنند.
وضع به گونهای شده است که بسیاری از غذاهای سادهای که مردم در گذشته برای آن اَخ و پیف میکردند و اصلا خوردن آنها را جز وعدههای روزانه حساب نمیکردند، لاکچری شده است و از درسترس بخشی از مردم خارج.به طور مثال املت همیشه غذایی در دسترس بود که مادرها در زمانهایی که وقت پختن غذا نداشتند به آن پناه میبردند. حالا اما همین املت با گرانی گوجه و تخم مرغ و حالا احتمالا نان برای برخی خانوادهها تبدیل به افسانه میشود.
دولت میتواند امتیازهایی را به نانواییها بدهد و در ازای آن قیمت نان را ثابت نگه دارد. البته بماند که برخی از نانواییها از همین حالا قیمت نان را گران کردهاند. در زمان جنگ هم امام خمینی بر قیمت نان سفارش میکردند، چرا که قوت اصلی مردم است. انتظار زیادی هم نیست. باید به فکر قشر ضعیف جامعه بود. این بخش از جامعه وقتی از خواب بیدار میشود به فکر نان شب است و وقتی به خواب میرود و به فکر غذای ظهر. سقف آرزوی این جماعت همین است. حالا روا نیست این را هم از آنها دریغ کنیم.
نانواها در شرایط فعلی با توجه به گرانی همه چیز، حق دارند که نگران وضعیت شغلی خود باشند و بگویند همه چیز گران شده است به جز نان. در این میان دولت باید به صحنه بیاید و اجازه ندهد به خاطر فشارهای اقتصادی زندگی مردم دچار مشکل شود. چشم، به جای موز، سیب میخوریم اما واقعا به جای نان نمیدانیم چه بخوریم؟ البته اگر مثال ماری آنتوانت همسر لویی پادشاه فرانسه بعد از دیدن اعتراض مردم به خاطر گرانی نان گفت: «اگر نان ندارند کیک بخورند!» گفته نشود.
مصطفی داننده