تاریخچه ۸ ساله ظریف؛ از گرمای ۹۲ تا سرمای ۹۶
ظریف در طول سالهای ۹۲ تا ۹۶ محبوبترین عضو کابینه دولت روحانی بود. توافق برجام بزرگترین و مهمترین دستاورد او در عرصه سیاست خارجی بود. این دستاورد چنان جوی در ایران به وجود آورد که در آن سالها بسیاری نام ظریف را در کنار دکتر مصدق و امیرکبیر میآوردند.با این حال، روزهای خوب به سرعت طی شده و بهار ظریف جای خود را به پاییز سرد داد. با خروج دونالد ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸، آغاز کمپین "فشار حداکثری" و به خصوص بازگشت همهجانبه تحریمها، ظریف نیز با یک بحران مواجه شد. او از طرفی با مخالفان داخلی مواجه بود که او را به تساهل با غرب و باج دادن به آنها متهم میکردند و از طرفی، با جمهوریخواهان آمریکایی روبهرو بود که قصد داشتند هر جور که شده ایران را پای میز مذاکرات جدیدی بنشانند.
ظریف در این مقطع حساس برای جلب رضایت مخالفان و نیز بقای برجام سه سیاست را در پیش گرفت:
الف. عدم پذیرش درخواست آمریکا برای آغاز مذاکرات جدید
ب. انتقال تعهدات برجامی طرف غربی از آمریکا به اروپا
ج. آغاز مذاکره و نزدیکی به روسیه و به خصوص چین.
این سه سیاست اگرچه به قول معروف به کار آمد و منجر به بقاء برجام شد، اما نتوانست منافع اقتصادی و دیپلماتیک ایران را تامین کند. در حالیکه فشار بر ایران روز به روز بیشتر میشد، اروپا نیز از تامین نیازها و درخواستهای ایران شانه خالی کرد. با فشار مجلس و مخالفان در داخل، پروسه خروج از برجام آغاز شد و تا پنج مرحله نیز پیشرفت.در همین اوضاع، شرایط بد و بدتر میشد. ترور سردار شهید قاسم سلیمانی و پاسخ ایران، منطقه را تا آغاز یک جنگ همه جانبه پیش برد. فشارها برای خروج از برجام بیشتر شد و اروپا نیز عملا در کنار آمریکا قرار گرفته بود.
حالا همه فاتحه برجام را خوانده بودند. اوضاع چنین بود که ناگهان شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی جو بایدن دموکرات همه چیز را تغییر داد. ظریف حالا امیدوار بود که بایدن به برجام بازگردد و میراث سیاسیاش حفظ شود. همه چیز یک شبه تغییر کرده بود و مجددا صدای فرصتسازی به جای فرصتسوزی به گوش میرسید.ناگهان منتقدان ظریف نگران شدند که مبادا پیروزی بایدن در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا، در سال ۱۴۰۰ ظریف را جایگزین روحانی کند. در این شرایط اما، ائتلاف عربی - صهیونیستی که دوران عیش خود را با خروج ترامپ از کاخ سفید پایان یافته میدیدند، دست به اعمال خرابکارانه زدند. اوج این خرابکاریها زمانی به وقوع پیوست که دانشمند برجستهی هستهای ایران یعنی شهید محسن فخریزاده توسط صهیونیستها ترور شد.
عواقب شهادت دانشمند هستهای
با ترور شهید فخریزاده مخالفان دولت و ظریف شروع به نقد کردند. برخی خواستار پاسخ نظامی به اسرائیل شدند؛ برخی از خروج ایران از NPT و لغو نظارت مراکز هستهای توسط آژانس اتمی حمایت کردند. برخی دیگر نیز نوک پیکان را به سمت شخص روحانی و ظریف گرفتند و حتی آنها را به خیانت و جاسوسی متهم کردند.ظریف که میدانست این اقدامات باعث نابودی امیدهایش برای احیا برجام میشود، از همان لحظه اعلام خبر شهادت دانشمند هستهای کشورمان شروع به توییت زدن و فعالیت در شبکههای مجازی کرد. او جنایت صهیونیستها را محکوم کرد و سعی نمود خود را در این قضیه همراستا با مخالفان داخلیاش نشان دهد.
با این حال، مخالفتها علیه او ادامه یافت. علی خضریان (نماینده مجلس) در جلسه علنی روز دوشنبه مجلس شورای اسلامی در نطقی با توهین به رئیسجمهوری و مقامهای اجرایی کشور، به صراحت آنها را جاسوس توصیف کرده و طرح دوفوریتی هستهای مجلس و خروج از پروتکل الحاقی را زمینهساز تعیین سرنوشت انتخابات ۱۴۰۰ خواند تا مقامهای دولت به زندان انداخته و بازجویی شوند.
همچنین کریمی قدوسی نماینده مشهد نیز از همین زاویه در توئیتی نوشت: "جناب روحانی در زمان ریاست شما بر قوه مجریه و با اصرار دشمن و تاکید شخص جنابعالی دانشمند هستهای کشورمان دکتر محسن فخری زاده با آمانو ملاقات داده شد، قطعا روزی باید در محکمه عدالت پاسخگو باشید که این چنین راحت سرمایههای کشور را در دسترس جاسوسان و قاتلان موساد قرار دادید."البته این ادعا از سوی سایت "رجانیوز" نزدیک به جبهه پایداری تکذیب شد. اما این روایت که اقدامات دولت باعث افشاء اطلاعات دانشمندان هسته ای شده در میان طیفی از اصولگرایان به شکل قوی مطرح است.
ظریف و تلاش برای خروج از یک فشار دوطرفه
اتهامات فوق الذکر، باعث شد ظریف به عنوان شخصی که بیش از همه در دولت روحانی در مظان اتهام است واکنش نشان دهد. او در مصاحبهای گفت: "طرف به آسانی می گوید ظریف جاسوس است و در مدرسه جاسوسی تربیت شده؛ هیچ اتفاقی هم برایش نمیافتد."او از تهمتها گله کرد و ادامه داد: "میگویند پدربزرگ ظریف عامل بهاییها و عامل گلوبالیستها بوده؛ مسجد اعظم قم و مسجد هامبورگ با پول ایشان ساخته شد."آنچه بیش از همه ظریف را نگران کرده این است که در این چند ماه که تا پایان دولت دوم روحانی وقت است، آمریکای بایدن به برجام بازنگردد. او معتقد است که دولت بعدی ایران علاقه ای به برجام ندارد و در تلاش است هر چه سریعتر میراث سیاسی او را از بین ببرد.
از همین رو، او در مصاحبه اخیرش گفت: "آقایان صراحتا گفته اند اگر ترامپ انتخاب می شد، پیروزی ما در انتخابات 1400 قطعی بود."وزیر امور خارجه کشورمان ادامه داد: "فرض کنید که شما هشت ماه دیگر بتوانید با هر کسی به توافق برسید، آیا خوب است که در این هشت ماه، مردم بد زندگی کنند؟ خوب است به مردم فشار بیاید، آن هم فقط برای اینکه شما دوست دارید انتخاب شوید؟ این انصاف، انسانیت و دین است؟ اینکه مردم تحت فشار باشند و زجر بکشند تا دولت آقای روحانی یا دیدگاه تعامل با دنیا در میان مردم منکوب شود، واقعا نمی دانم این چه فایده ای دارد؟"
به خوبی مشخص است که ظریف در یک منگنه گیر کرده است. فشار داخلیها از یک طرف و تنگ بودن فرصت و خرابکاری رژیم صهیونیستی از طرف دیگر باعث شده وزیر امور خارجه کشورمان در یک تنگنا قرار بگیرد. تمام هدف او بقاء برجام است اما به چه قیمتی؟ قطعا نمیتوان صبر کرد و دید که تروریستهای اسرائیل در کشورمان خرابکاری میکنند. ظریف این را خوب میداند و از این جهت هم باید داخل را آرام نگه دارد و هم خارج را. این معمای او در این چند ماه است. آیا او میتواند برجام را حفظ کند؟ باید صبر کرد و دید.