اما در میان همه این گزینههای بالقوه ریاست جمهوری، برخی معتقدند رضا اردکانیان نامزد محبوب روحانی برای انتخابات ۱۴۰۰ است. اصلا به پشتوانه همین حمایتها بوده که اردکانیان شعار برق رایگان را سر داده و رئیس جمهور هم از این ایده حمایت کرده و بعید نیست همین شعارها تا زمان انتخابات افزایش بیابد.شاید حسن روحانی ترجیح میدهد بعد از انتقادات تندی که به رفتارهای واعظی شده است، برای تکرار دولت اعتدالی از یک مدیر تکنوکرات تحصیلکرده دفاع کند و اردکانیان را به امثال نوبخت و آذری جهرمی ترجیح بدهد. او گمان میکند شعار آب و برق رایگان هنوز برای مردم جذاب است.
رضا اردکانیان ۶۳ ساله و همشهری سیدمحمد خاتمی است؛ دوران نوجوانی را در اصفهان و تهران گذرانده یکی از تحصیلکردهترین وزیران دولت روحانی است. او عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف و متخصص بین المللی مدیریت منابع آب و محیط زیست است و مدرک دکترا در زمینه مدیریت منابع آب را از دانشگاه مک مستر کانادا دریافت کرده است.اردکانیان در دوران تحصیل در دانشگاه صنعتی شریف عضو سازمان دانشجویان مسلمان دانشگاه صنعتی شریف بود؛ او در همان دورهای تحصیل میکرد که چهرههای موثر دانشگاه نیز تحصیل میکردند و در نهایت عملیات تسخیر سفارت را اجرا کردند، اما اردکانیان به اندازه دیگر رفقای خود، سیاسی نشد. او به معاونت استانداری یزد رفت و زمانی که محتشمی پور به وزارت کشور رفت، معاون امور محلی و عمران شهری وی شد.
با روی کار آمدن دولت خاتمی، او هم مثل تعداد دیگری از دانشجویان پیرو خط امام راهی کشورهای غربی شد و با پیروزی سیدمحمد خاتمی به ایران برگشت و قائم مقامی وزارت نیرو را در دوره وزارت حبیب الله بیطرف یکی دیگر از دانشجویان یزدی پیرو خط امام بر عهده گرفت.نام اردکانیان با این سابقه سیاسی به عنوان کاندیدای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ مطرح شده است؛ برخی معتقدند او تکنوکراتی است که میتواند به لحاظ اجرایی گزینه مناسبی باشد. برخی فعالان سیاسی در تحلیلهای خود اینگونه میگویند که طرح گزینههایی همچون اردکانیان بیش از آنکه واقعی باشد، راهی است برای سهمگیری سیاسی در کابینه دولت بعدی؛ به این ترتیب که چندین گزینه مطرح میشود و در نهایت با کنار کشیدن آنها سهمی در کابینه بعدی برایشان کنار گذاشته میشود. شاید اردکانیان خیلی اهل چنین لابیهایی نباشد اما او در دولتی وزارت میکند که اعضایش سیاسیترین و پر لابیترین دولت جمهوری اسلامی هستند.
منتقدان اردکانیان نیز میگویند او چهرهای نیست که بتواند اجماعی ایجاد کند و اساسا مشخص نیست به کدام طیف فکری در ایران تعلق دارد و مهمتر آنکه سخت است بتوان پذیرفت که او توانایی ستاد زدن و جمع کردن چهرههای سیاسی و اجرایی را داشته باشد. زمانی حامیان میرحسین موسوی میگفتند طول خیابان ولیعصر از راه آهن تا تجریش را زنجیره انسانی تشکیل دادهاند و خیابان را سبزپوش کردهاند. حامیان اردکانیان اما لازم نیست طول خیابان را زنجیره انسانی تشکیل دهند و همینکه بتوانند عرض خیابان را پر کنند، دستاورد بزرگی محسوب میشود.شاید دولت گمان میکند با شعار برق رایگان میتواند محبوبیت وزیر نیرو را افزایش دهد؛ شاید این اتفاق بیفتد اما تجربه نشان داده این شعار یکبار سالها پیش گفته شده و حالا بیان آن پس از چهل سال، آنهم در اوج کسری بودجه دولت که به کوچکترین درآمدهای عمومی نیاز دارد، ارائه خدمات رایگان بیشتر به شوخی شبیه است و پذیرش آن از سمت مردم نیز شوخی بزرگتری است.
رضا اردکانیان؛ پشت سر بیطرف
وزیر شدن اردکانیان یکی از اتفاقات عجیب مجلس دهم بود. حسن روحانی ابتدا حبیب الله بیطرف را برای وزارتخانه معرفی کرد. بیطرف در دولت خاتمی هم مسئولیت وزارت نیرو را بر عهده داشت. با این حال با مخالفت نمایندگان؛ مخصوصا نمایندگان جنوب در ماجرای سدسازیهایی که برای مردم خوزستان ویرانگر بود، بیطرف را به وزارتخانه نرساند؛ آنهم در شرایطی که او بیشترین رای را در فراکسیون امید آورده بود.
بعد از عدم اعتماد به بیطرف، این بار روحانی در حالی اردکانیان را معرفی کرد که یکی از نزدیکترین افراد به بیطرف به شمار میرفت. هر دو یزدی بودند و هر دو مدیر خاتمی بودند و هر دو از حلقه دانشجویان پیرو خط امام به شمار میرفتند. حتی زمانی که بعد از دولت خاتمی، بنیاد باران تاسیس شد، بیطرف به عنوان بازرس و اردکانیان به عنوان بازرس علی البدل انتخاب شدند. سرانجام رضا اردکانیان با ۲۲۵ رای موافق، ۳۸ رای مخالف و ۱۳ رای ممتنع به وزارت نیرو رفت. تنها تفاوت اردکانیان و بیطرف، سیاسی بودن دومی بود که برای اصولگرایان مجلس قابل تحمل نبود. حالا همان فردی که محبوب اقلیت مجلس قبل بود، میخواهد به صندلی پاستور برسد. این راه دور نیست، اما بسیتر سختتر از گرفتن رای اعتماد از مجلس است.
تابعیت دوگانه اردکانیان؟
اردکانیان یکی از وزیران دولت روحانی است که همواره به داشتن تابعیت دوگانه متهم است. او در زمان دولت هاشمی ساکن کانادا بود و در سالهای دولت احمدی نژاد نیز به آلمان رفته بود. خود او درباره تابعیت دو گانه میگوید «طی ده سال اخیر در کشور آلمان (۸۶ تا ۹۶) و قبل از آن هم برای تحصیلات تکمیلی حدود هفت سال در کشور کانادا (۷۰ تا ۷۷) زندگی کردهام اما به دلایل فکری هیچ پیشنهادی را برای اخذ تابعیت دوگانه در زمان حضور در کشور کانادا و حتی فعالیت در سازمان ملل و در کشور آلمان و هر جای دیگری نپذیرفته و اقدامی هم نکردهام و در بدو طرح موضوع پیشنهاد حضورم در وزارت نیرو نیز در کمیسیونهای مختلف مجلس و مصاحبههای خبری بارها اعلام کردهام تابعیت هیچ کشوری به جز جمهوری اسلامی ایران را نداشته و نخواهم داشت.»
با این حال فرزندان اردکانیان ساکن انگلستان و آلمان هستند و البته خود او میگوید آنها قصد بازگشت دارند و منتظرند دوران تحصیلشان تمام شود. البته ظاهر موضوع تابعیت دوگانه و زندگی همه خانواده در خارج کشور در جمهوری اسلامی موضوع مهمی نیست؛ چه اینکه فرزندان عمده مقامات کشور در خارج کشور زندگی میکنند و دولت هم با روی باز پذیرای آنهاست. نوبخت گفته بود فرزندان مقامات که خارج کشور زندگی میکنند، سربازان نظام در خارج هستند.
کلید