این سیاست باعث میشود نقدینگی مدیریت و کاهش یابد و به میزان نقدینگی که جذب میشود روی نرخ تورم نیز تأثیر داشته باشد. البته میزان تأثیرگذاری بر نرخ تورم به سهم سپردههای بانکها در نقدینگی کل است که هرچه نقدینگی بیشتری جذب بانک مرکزی شود میتواند تأثیر بیشتری هم بر تورم داشته باشد. بدین ترتیب هرچه بانکها بتوانند سپردههای کوتاه مدت و جاری بیشتری جذب کنند، سود بیشتری نیز خواهند کرد. این نوع سپردهها با توجه به اینکه نرخ سود پایینی دارند و از نرخ سود 13 درصدی بانک مرکزی کمتر است، بازدهی قابل توجهی برای بانکها به همراه خواهد داشت. بنابراین برای کسب این سود کم ریسک رقابت زیادی میان بانکها برای جذب سپردههای ارزانقیمت به وجود خواهد آمد و هر بانکی در این عرصه موفقتر باشد، سود بالاتری هم نصیبش میشود.
اما این سیاست در عین حالی که آثار مثبتی بر نقدینگی و تورم خواهد داشت، در روی دیگر سکه خود میتواند به کاهش توان تسهیلاتدهی بانکها منجر شود. وقتی که بانکها برای بهرهمندی از نرخ سود جذاب بانک مرکزی، نقدینگی خود را به این بانک میسپارند، بنابراین نقدینگی کمی برای پرداخت تسهیلات به بخش تولید یا مردم دارند. بنابراین بانک مرکزی باید در این سیاست خود به گونهای عمل کند که قدرت وام دهی بانکها تحت تأثیر قرار نگیرد.
مرتضی عزتی - عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس