براساس این گزارش نسبت به شش ماه گذشته هم نارضایتی عمومی به شدت کاهش یافته است و هم رضایتمندی اجتماعی رو به رشد رفته است. اما حتی اگر از نظرسنجیهای اجتماعی هم صرفنظر کنیم و به دیدارهای بهار ۱۳۹۹ نخبگان سیاسی و اجتماعی با رئیسجمهور مراجعه کنیم به نتایج مشابهی میرسیم؛ نقطه عزیمت همهی این تحولات نوع مواجهه دولت روحانی با بحران کروناست. دولتی که از اسفندماه ۱۳۹۸ بدین سو بیش از هر زمان دیگری (شاید مشابه دوره مذاکره بر سر برجام) نشان داد که دولت است. شاید مواجهه دولت با حوادثی مانند سیل و زلزله هرگز به درستی دیده نشد و دربارهی نوع برخورد با حوادث دی ۹۶ و آبان ۹۸ هم نقدهایی به دولت وارد شد و هم دولت نتوانسته است (به دلایل سیاسی و امنیتی) گزارشهای قانعکنندهای ارائه کند.
در برجام هم اوجگیری رقابتهای حزبی و جناحی و دشمنیهای خارجی (به خصوص در رسانههای فارسیزبان وابسته به دولتهای خارجی) سبب شد اصل داستان تحتالشعاع قرار گیرد و با وجود حمایت راهبردی مقام رهبری از دولت در همهی هفت سال گذشته جناحهای سیاسی حامی دولت گاه از حمایت پشیمان شدهاند و جناحهای سیاسی منتقد دولت هم راه بیانصافی در پیش گرفتهاند. اما کرونا سبب وحدت همه جناحهای سیاسی داخلی و موجب ناکامی رسانههای سیاسی خارجی شد. دولتی که به نمایندگی از کلیت حاکمیت ناتوان و ناکارآمد قلمداد میشد و کابینهای که پیر و کند و لخت معرفی میشد کاملا در صحنه قرار گرفت و رئیسجمهور ستاد ملی مبارزه با کرونا را اداره کرد. این بار با حمایت کامل مقام رهبری همه قوا و همه جناحهای سیاسی در حاکمیت در ستاد ملی کرونا قرار گرفتند و اجماع کردند. تا جایی که به تعبیر رئیسجمهور روحانی حاکمیت واحد در مبارزه با کرونا یادآور فرماندهی واحد در جنگ تحمیلی با عراق شد.
روحانی این سخن را در دو جلسه پیاپی با سیاستمداران و روزنامهنگاران در ماه رمضان ۱۳۹۹ بیان کرد که برخلاف سالهای گذشته بدون افطار برگزار شد اما در غفلت تعطیلات چندان به چشم نیامد. در حالی که در این جلسه از منتهیالیه راست تا منتهیالیه چپ کسی نبود که از عملکرد دولت در مبارزه با کرونا تجلیل نکند و گاه به آرزو و گاه به کنایه از دولت نخواهد همیشه این چنین باشد. از بهزاد نبوی تا احمد توکلی، از مدیرعامل ایسنا تا مدیرعامل تسنیم، از علی شکوریراد تا عبدالله گنجی همه از روحانی در مبارزه با کرونا تشکر کردند و نطق روحانی هم باز شد: از رهبری و مردم تشکر کرد که هم در واگذاری مسئولیت و هم در تبعیت از تصمیمات حاکمیتی به دولت کمک کردند. روحانی البته اشارهای به برجام هم کرده بود که آن جا هم بدون اجماع در بالاترین سطوح حاکمیت امکان تفاهم وجود نداشت.
اکنون اما رئیسجمهور تصمیم گرفته است در ۱۴ ماه باقیمانده دولت خود این راه را ادامه دهد. عبرتهای کرونا را جایگزین زحمتهای کرونا کند و در پی یک پایان خوب برای دولت تدبیر و امید باشد. طی یک هفته در دو دوشنبه پیاپی ۱۲ و ۱۹ خردادماه ۱۳۹۹ رئیسجمهور رأسا کابینهاش را فراخوانده است تا در کنار دفتر خویش بررسی و برنامهریزی کنند که چگونه میتوان آخرین سال دولت را بیحاشیه و پرثمر طی کرد.
در جلسهی اول وزرای خارجه، بهداشت، راه و شهرسازی، نفت، نیرو، فرهنگ و ارشاد اسلامی، کشاورزی، صنعت و تجارت، معاون اقتصادی رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه حضور داشتند و در جلسه دوم وزرای کشور، اطلاعات، دفاع، ارتباطات، آموزش و پرورش، میراث فرهنگی، کار و امور اجتماعی، اقتصاد و دارایی، ورزش و جوانان به همراه معاون علمی رئیسجمهور و رئیس کل بانک مرکزی حاضر بودند و البته در هر دو جلسه مشاوران رئیسجمهور و اعضای دفتر هم احضار شدند.
روحانی تصمیم گرفته است با ایجاد یک «کابینه خبری» با ارائه گزارشهای ملی در سال جهش تولید با مردم سخن بگوید. «جهش تولید» به نظر روحانی یکی از نقاط مغفول مانده در آگاهی عمومی از کارنامه دولتی است که با وجود سختترین تحریمهای تاریخ نفت ایران عملا به شعار تاریخی «اقتصاد منهای نفت» جامه عمل پوشانده است و کشور را بدون توجه به این درآمد سرشار ارزی اداره کرده است. در واقع آنچه برای دیگران یک «آرمان» تلقی میشد برای این دولت به یک واقعیت بدل شده است و این واقعیت که با وجود تورم و گرانی و سختیهای زندگی معیشتی مردم و با وجود ناکارآمدیهای اداری در درون و بیرون دولت و نظام تصمیمگیری اما وضعیت کشور به مرحله «بحران» نرسیده است. حتی با وجود «کرونای مضاعف» (تحریم در عین کرونا) بازارها ثبات نسبی دارند و «ابرتورم» یا «قحطی» رخ نداده است.
بدیهی است این وضعیت با وضعیت مطلوب کشور در توسعه فاصله قابل ملاحظهای دارد اما اگر فرض کنیم که دولت در «طول» نظام جمهوری اسلامی ایران است و نه در «عرض» آن و همانطور که «برجام» محصول اجماع ملی و حاکمیتی است مبارزه با تروریسم داعش هم یک تصمیم ملی و حاکمیتی است باید بپذیریم که دولت توانسته است در گذار از دوران (به قول روحانی) پنجساله «گشایش و پیشرفت» (۹۷-۱۳۹۲) به دوران «مقاومت و بردباری» (۹۹-۱۳۹۷) کشور را در آرامش نسبی اداره کند. هم اصولگرایانی هستند که برجام را قبول ندارند و هم اصلاحطلبانی هستند که به سیاست خارجی ایران در برابر آمریکا انتقاد دارند اما آنچه حاکمیت به عنوان یک تصمیم بدان رسیده است برآینده موازنه قوا در دولت، مجلس و دیگر قوای کشور است که بدون اجماع و حاکمیت یگانه امکان تداوم هر یک از این توفیقات چه در مذاکرات سیاسی و چه در مبارزه با تروریسم وجود ندارد. روحانی در نقطه تعادل این جریانهای سیاسی قرار گرفته است و اکنون میکوشد پس از کرونا نقطه تفاهم دیگری بیابد.
«جهش تولید» راهبرد رهبری برای سال ۱۳۹۹ است. هنگامی که روحانی وزیر صمت را برکنار کرد عبدالله گنجی مدیر روزنامه جوان در توئیتی نوشت گرچه این برکناری حق رئیسجمهور است اما این وزیر در رونق تولید سال ۱۳۹۸ لابد سهمی داشت که رهبری در سال ۱۳۹۹ از جهش تولید به عنوان هدف سال نام میبرند. این روایت منصفانه از تلاش دولت اکنون محور گزارش ایران ۱۴۰۰ است. سالی که یک قرن تمام میشود و قرن تازهای آغاز میشود. یک دولت تمام میشود و دولت تازهای به قدرت میرسد. گردش قدرت ذات جمهوریت است و روحانی میخواهد همچون استادش هاشمی در انتقال قدرت از خود مهارت نشان دهد.
به مردم بگوید از کجا به کجا رسیدهاند و با وجود این همه بلاهای طبیعی (سیل و زلزله و کرونا) و غیرطبیعی (تحریم و اعتراض) چگونه توانسته آرامش و امنیت کشور را حفظ کند و اقتصاد را بدون نفت اداره کند و با وجود سختی و مشقتی که بر مردم (به علت تحریمها و برخی ناکارآمدیها) تحمیل شد سعی کرد به سوگندش وفادار باشد و از تمامیت ارضی وامنیت ملی جمهوری اسلامی ایران پاسداری کند.
بدون شک نقدهایی هم بر دولت و رئیسجمهور وارد است اما ورود روحانی به کارزار گزارشگری به ملت ایران به پاسخگویی او و دولتش در برابر منتقدان و مخالفان منصف بدل خواهد شد. روحانی میتواند در یک فضای منصفانه به سختترین منتقدان هم پاسخ بگوید و مرز میان قصور و تقصیر و از همه مهمترین محدودیتهای دولتی که زیر بار تحریمهای بیسابقه خارجی قرار گرفت را روشن سازد. روحانی دیروز با اشاره به عکسی که از اعتراضات آمریکا منتشر شد، گفت: این عکس تصویر نمادین استراتژی آمریکاست: «زانو بر گلو». ما اما در برابر بند آمدن نفس ایران مقاومت کردیم.
دولت در هر نظم سیاسی باید همزمان هم از مردمش دفاع کند و هم از نظمی که او نماد آن است پاسداری کند. روحانی هم رئیس «جمهور» است و هم رئیس «جمهوری»، دفاع همزمان از جمهور و جمهوری در دنیایی که همه نظمهای سیاسی در معرض آشوبهای اجتماعی (از جلیقهزردهای فرانسه تا جنبش وال استریت آمریکا و نیز جنبشهای ضدتبعیض نژادی) است سخت است. اما روحانی به عنوان رئیسجمهوری اسلامی ایران میخواهد در این یک سال باقی مانده این ماموریت تاریخی را به سلامت و صداقت سپری کند. روزگاری رایدهندگان در سال ۱۳۹۶ از همراهی با روحانی تا ۱۴۰۰ سخن میگفتند. اکنون این روحانی است که میخواهد از ایران ۱۴۰۰ بگوید. روحانی اگر نتوانسته است «خوبی بیپایان» را برای ما به ارمغان آورد اما میتواند یک «پایان خوب» را برای خود رقم بزند؛ اگر با دقت و صحت با ملت سخن بگوید...