منتقدان این رفتارها گفتند بازی با تابوها و استفاده از چهرها، فیگورها، حرفها و شوخیهای جنسی است تا با شکستن تابوها، ارائه تصاویر و ویدئوهای جنسی باعث افزایش بینندگان خود شوند و با برانگیختن واکنش مخالفانشان به تیترهای خبری تبدیل شوند.
لایو اینستاگرامی سید بشیر حسینی و محمد دلاوری مجری تلویزیون در نقد رفتار سلبریتیهایی مانند تتلو نیز خبرساز شد. پس از آنها رضا صادقی با کامران و هومن نیز لایو اینستاگرامی مشترک پخش کردند. با این حال هیچکدام از اینها به اندازه لایو اینستاگرامی حسن آقامیری و احلام خواننده زن ایرانی برای جمهوری اسلامی سنگین نبود؛ چه آنکه از یکسو آقامیری تا چندی پیش ملبس به کسوت روحانیت بود و هنوز هم اقدامات او به حساب روحانیت نوشته میشود و به همین دلیل برای حاکمیت خوشایند نیست که او هر کاری دلش خواست، انجام دهد. احلام خواننده ایرانی البته به احترام حسن آقامیری با روسروی در لایو حاضر شد اما مشکل به خاطر حجاب او نبود، در بخشی از این ویدئوی زنده آنها ترانهای از کورس سرهنگ زاده را خواندند. به این ترتیب بزرگترین مشکل از همینجا آغاز شد. اصولگرایان در صفحات توییتر خود نوشتند چرا فردی که لباس روحانیت میپوشیده، به صدای خواندن یک زن گوش کرده و بدتر از آن، صدا برای همه پخش شده است
سید محمود رضوی در توییتی نقد تندی نوشت سید حسن آقامیری حرمت نامش را هم رعایت نکرده است. برخی دیگر نوشتند آقامیری کاری کرده که یک نفر به خواسته خودش حجاب بر سر کند بنابراین کار او قابل احترام بوده است.
اختلاف این دو دیدگاه همچنان ادامه دارد؛ چه آنکه همواره نحوه مواجهه روحانیون با زنان مسئلهساز بوده است؛ آنها با استناد بر استفنائات برخی مراجع میگویند «گوش دادن به غنا که عبارت است از ترجیع صدا به نحوى که طربانگیز و مناسب با مجالس لهو و گناه باشد، مطلقاً حرام است و حتى غناى زن براى شوهرش و بالعکس و قصد لذت بردن از همسر، استماع غنا را مباح نمیکند.» بنابراین عمل آقامیری حرام بوده است.
این دسته از منتقدان به فتوای آیت الله مکارم شیرازی درباره موسیقی استناد میکنند که موسیقی حرام است و فرقى در میان مرد و زن نیست.» البته برخی به فتوای آیات عظام تبریزى(ره)، خامنهاى، سیستانى و نورى همدانی اشاره کردهاند که معتقدند «گوش دادن به آواز زن اگر غنا نباشد و باعث التذاذ جنسى و تهییج شهوت نشود و مفسدهاى بر آن مترتب نگردد، اشکال ندارد.»
لایو اینستاگرامی آقامیری تا کنون حاشیههای زیادی داشته است و ماجرا از فتوا بالاتر رفته است و دوقطبی ایجاد در واکنش به او از روز گذشته همچنان شدیدتر شده است و برخی به سراغ برادرش حسین رفتند و از سادگی او نوشتند و گفتند حسن فقط در کار شوآف است.علی قلهکی فعال اصولگرای توییتر نوشته «آقامیری یک نمونه از طلبههایی است که جاذبه رسانه استحالهاش کرده و دوست دارد در رقابت با تتلو و پویان مختاری عقب نماند.» برخی دیگر به کنایه به روحانیون نوشتند: «جذابیت آقامیریها حاصل دوقطبی است که سر دیگرش از علم الهدیها ساخته شده است.
حسن آقامیری چگونه مشهور شد؟
حجتالاسلام سیدحسن آقامیری از خطبایی است که فایلهای صوتی و تصویریاش در فضای مجازی دست به دست میشود و سخنان جنجالی و پربحثی دارد. فارس در سال ۹۵ اولین واکنش مخاطبان به اظهارات این روحانی را منتشر کرد. وی در آن زمان در اظهارنظرهای خود گفت: «من کار اقتصادی انجام میدهم، کاسبی میکنم. نه اینکه منبر درآمد نداشته باشد؛ ولی من کاسبم و دنبال کار حلال هستم. برای کار هم شأن قائل نیستم؛ اگر مثلاً بتوانم در قم رستوران تأسیس کنم؛ حتماً این کار را انجام میدهم.»
این صحبتها در آن زمان جنجالی بود. هرچند روحانیون اصولگرایی مثل حسن کردمیهن (عضو ستاد قالیباف نیز به رستورانداری پرداختهاند اما انتقادها به آقامیری به خاطر نهی روحانیت از دریافت پول، باعث ناراحتی عدهای شد. کردمیهن گفته بود «چون بیکار بودم و به درد نظام نمیخوردم و نظام به ماها نیازی ندارد، رفتم و فست فود راهانداختم. گاهی انگار هر کسی چاپلوستر باشد در جای بالاتری قرار میگیرد. ما اهلش نیستیم. جالب اینجاست که رضوی در توییتر می گوید باید به آقامیری فحش داد.»
سیدحسن آقامیری یکی از روحانیون معروف چند سال اخیر بویژه در میان جوانان است و از تمام ظرفیتهای رسانههای موبایلی امروز برای به اشتراک گذاشتن سخنرانیهایش استفاده میکند. صفحه اینستاگرام او بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار دنبالکننده دارد. منبرهای او معمولا به صورت زنده از صفحهاش پخش میشوند و کلیپهایی نیز توسط دوستداران او از سخنرانیهایش منتشر میشوند که معمولا بازدیدکنندههای قابل توجهی دارند. درآمد سیدحسن آقامیری وابسته به روحانیت نیست. او کار و کاسبی شخصی خودش را دارد. به گفته خودش مشاور یک شرکت خصوصی است و کار آزاد هم دارد. او به مجله «همشهری جوان» گفته از حوزه علمیه شهریه نمیگیرد و تحت پوشش بیمه حوزه هم نیست. او همچنین گفته است که نه به منبر وابستگی دارد و نه به درآمد حاصل از آن.