روز سهشنبه ۵ آذرماه در برنامه آفتاب شرقی، موضوع اعتراضات به افزایش قیمت بنزین مورد بحث قرار گرفت و مهمان برنامه ابوالفضل بهرامپور کارشناس ارشد ادبیات و علوم قرآنی حکم داد که «معترضانی که اکنون در زندان ما هستند سه حکم دارند؛ جرکش بشوند یعنی دست و پای مخالف آنها قطع، چشمانشان درآورده و بعد کشته شوند.» بهرامپور حکم بعدی این افراد را به دار آویخته شدن بر اساس آیات قرآن میداند که حتما باید در ملاء عام باشد، و حکم بعدی قرآن را نیز در خصوص این افراد نفی بلد شدن در شرایط ناگوار (وسط دریا رها شوند تا بمیرند) عنوان میکند.
پیش از او نیز روزنامه کیهان، معترضان را باغی (شورشگر علیه امام) خواند و خواستار اعدام آنها شد. پس از روزنامه کیهان، سید احمد خاتمی در خطبههای نماز جمعه حکم محارب (مجازات این حکم، اعدام است) را برای معترضان صادر کرد. با این حال خبرگزاری قوه قضاییه همان روز در خبری که منتشر کرد، به مجازات این جرایم پرداخت و از این نوشت که حکم خسارت به اموال عمومی چیست. به این ترتیب قوه قضاییه در دوره ریاست ابراهیم رئیسی برای نخستین بار تلاش کرد خط خود را خط تندروانه جدا کند و به صورت عقلانیتری ماجرا را بررسی کند، با این حال رویکرد ضربتی تندروانه در نهادهای دیگر مانند صدا و سیما همچنان وجود دارد.
بهرام پور کارشناس برنامه آفتاب شرقی با اشارههای مستقیم و غیرمستقیم به اعتراضات گرانی بنزین فارغ از مشکلات اقتصادی که از این پس، گریبان شهروندان معترض را خواهد گرفت، تنها براساس تفسیر شخصیخود مردم معترض گرفتار شده در زندان را مستحق خشونتبارترین اعدامهای ممکن دانست و برای اثبات نظرات خود از آیات قرآن به عنوان مدرک سخنانش بهرهبرداری کرد. او حتی نگران است مبادا رئیسی درباره معترضان گرفتار، رافت به خرج دهد. چنین افکار خشونتباری از کسی که خود را مانوس با کتاب خدا میداند بسیار عجیب و نگران کننده است. فارغ از اینکه رسانه ملی با پخش چنین برنامههایی اقبال عمومی نسبت به خود را بیش از پیش کاهش داده و خود را درست در جبهه مخالف مردمی نگران از آینده معیشتی خود قرار میدهد، با نادیده گرفتن آثار سویی که چنین کارشناسانی بر اعتقادات دینی مردم و جوانان خواهند گذاشت ترویج خشونت بر اساس تفسیرهای شخصی از دین را نیز دامن میزند.
حکم محاربه نمیتواند با تطبیق شخصی انجام شود
برای اینکه بدانیم چنین تفسیرهایی از آیات قرآن تاچه اندازه میتواند درست و منطبق با دین و حقیقت جامعه باشد با آیتالله محسن غرویان، استاد حوزه و دانشگاه به گفتگو نشستیم.غرویان درباره ارائه چنین تفسیرهایی خشونتباری از آیات قرآن درباره برخورد با معترضان میگوید: بحث در اینجا برسر تطبیق است نه تفسیر. یعنی آیا هر کسی در حکومت اسلامی اعتراض داشت میتوان بر وی احکام محاربه را تطبیق داد یا باید مرز اعتراض از محاربه کاملا تفکیک شود؟ این برعهده قاضی یا شورای قضایی است و یک نفر نمیتواند به سلیقه خود این تطبیق را انجام دهد.
او با تاکید بر اینکه باید محاربه در حکومت معصوم انجام شود، تصریح میکند: درباره اینکه در زمان معصوم حکم محاربه اجرا شود بین علما اختلاف است، زیرا تشخیص محارب کار سادهای نیست، همچنین انگیزههای افراد متفاوت بوده و هر فردی که به خیابان آمد و فریاد زد و اعتراضی کرد نمیتوانیم تشخیص دهیم که آیا انگیزه او محاربه در برابر خداست، محاربه در برابر دین خدا یا حکومت خداست؟ این استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان میکند: محاربه باید محاربه با خدا باشد که تشخیص آن نیاز به تکشیل دادگاه دارد، انگیزههای افراد را باید دید. گاهی افراد به دلیل عصبانیت یا جهل سخنانی میگویند که ظاهرا کفر با خداست، اما وقتی قاضی بررسی میکند متوجه میشود که فرد در حالت عادی نبوده و حرفهایش از روی علم و عمد نبوده بلکه عصبانی شده و حرف کفرآمیز و ارتدادآمیزی بر زبان جاری کرده است.
او با اشاره به قاعده فقهی «تدرءالحدود بالشبهات» میگوید: این قاعده به این معناست که اگر شبههای در موردی وجود داشته باشد قاضی نمیتواند حکم ارتداد ، اعدام یا محاربه جاری کند. به این راحتی نیست که افرادی که به خیابان آمدند را محارب بخوانیم و حکم محاربه بر آنها جاری کنیم. این قاعده در کتب فقهی، کتاب قضا و کتاب الحدود مطرح شده و افراد باید ابتدا آن را مطالعه کرده و بعد این تطبیقها و تفسیرها را انجام دهند.
آیتالله غرویان با بیان اینکه قاضی اگر بخواهد براساس ظن و گمان عمل کند خود در آتشخواهد بود، میافزاید: در روایات داریم که قاضی در پرتگاه آتش است، زیرا با ظن و حدس و گمان و تخیل نمیتوان مصادیق را تشخیص داد و احکام را جاری کرد. او اظهار میکند: مباحث دقیق کارشناسی و فنی نباید در تلویزیون به این صورت پخش شود، زیرا آثار بینالمللی دارد و ما مشاهده میکنیم زمانی که آیتالله شاهرودی رئیس قوه قضائیه بود به همین دلایل حکم سنگسار را بر داشت و به جای آن حکم دیگری را بدل قرار داد. این استاد حوزه و دانشگاه تاکید میکند: قاضی و مجتهند باید با توجه به زمان و مکان آثار مثبت و منفی احکام را در سطح داخل و خارج ببیند و انتخاب کنند. خصوصا اگر تعزیر باشد نه حکم و حد، زیرا از نظر فقهالقضا بین حد و تعزیر تفاوت وجود دارد. در تعزیرات دست قاضی باز است که به جای حکم خشن حکم دیگری را قرار دهد. این مباحث تلویزیونی نیست بلکه مباحث دقیق فنی است و باید در شورای عالی قضایی مورد بحث قرار گیرد.