شکارچیان قانونی براساس آنچه هواداران شکار میگویند، برخلاف شکارچیان غیرمجازی که در عرصههای طبیعی ایران سورچرانی میکنند، بهدنبال فروش گوشت حیات وحش آنها تروفههایی را میخواهند که باید دیر یا زود از گله جدا شوند. شکارچیان قانونی تنها بهدنبال شاخ و تزئینات گونههای پیر هستند و شاخ یک قوچ برای آنها بیش از 5هزار دلار ارزش دارد. مخالفان شکار اما معتقدند شکار به هر شکل، چه قانونی چه غیرقانونی، شناکردن برخلاف جریان طبیعت است و بهمعنای مختلشدن چرخه حیات وحش است.
جدای از چالش جدی شکار در ایران که همچنان بین هواداران و مخالفان شکار جریان دارد، ایران، در ردیف معدود کشورهایی است که شکارچیان خارجی میتوانند با اسلحه شکاری خود به کشور وارد شوند و شکارشان را با سلاح خودشان هدف بگیرند. همین موضوع علاقهمندی شکارچیان خارجی به شکار در ایران را افزایش داده و نرخ تورهای شکار را به دههاهزار دلار در کشور رسانده است. برخلاف مخالفان صددرصدی شکار در میان هواداران محیطزیست،گروهی از دوستداران طبیعت و حتی دولت با شکار قانونی مشکلی ندارند و معتقدند شکار قانونی بهدلیل پایشهای صورتگرفته در طبیعت و نشانهگذاری گونههایی که میتوانند هدف قرار بگیرند، توازن حیات وحش را حفظ و حتی منجر به ارزآوری به ایران شود.
شکار در ایران اگر زمانی تفریح شاهانه بود و تصاویر متعددی در مینیاتورهای ایرانی از شاهان کماندار نشسته بر اسب و کیشدادن گرازها برای شکار شاه نقش بست، حالا یک تفریح لاکچری برای افراد متمول و البته سیاستمداران است. جمعیت شکارچیان قانونی کشور از افراد متمول و حتی دارای نفوذ هستند که همچنان این تفریح لاکچری را ادامه میدهند. همشهری در سومین گزارش از سلسله گزارشهای خود پیرامون شکار، صفحه دیگری را ورق زده است تا برخی چهرههای شکار در ایران را به مخاطبان معرفی کند.
جلالالدین فارسی، نامزد دور اول ریاستجمهوری پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران را میتوان بهعنوان یکی از شکارچیان سیاستمدار در ایران نامید. او علاقه زیادی به شکار در عرصههای طبیعی طالقان داشت. آنزمان که او شکار میکرد، گلههای کل و بز در کوهستانهای طالقان آزادانه حرکت میکردند. گفته میشود جلالالدین فارسی که نماینده مردم تهران در انتخابات دور دوم مجلس شورای اسلامی نیز بود، تا پیش از آن شلیک اشتباه در تور شکار خود که به جانباختن یک انسان منجر شد، شکار را بهعنوان یکی از تفریحات جدی خود ادامه داد. همچون برخی افراد عادی سیاستمداران و مسئولان نیز شکار را بهعنوان یک تفریح سرگرمکننده و البته جدی دنبال میکنند. حسین کمالی که 12سال وزیر کار در دولت هاشمیرفسنجانی و دولت اصلاحات بود و زمانی دیگر ریاست خانه احزاب را برعهده گرفت، به گفته ناظران شکار از تفنگچیهای قابل در حوزه شکار است. ناظران شکار گفتهاند که کمالی از شکارچیان قابل و البته قانونی گونههای حیاتوحش کشور بود. کمالی البته تنها وزیر کار نبود و در دوره اول تا سوم مجلس نیز نماینده مجلس شورای اسلامی بود. عزتالله ضرغامی، رئیس اسبق سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز از دیگر مردان عرصه سیاست است که زمزمه علاقه او به شکار و حتی تجربه شکار او در عرصههای طبیعی کشور به گوش میرسد. تماسهای مکرر با عزتالله ضرغامی برای گفتوگو در مورد شکار با او بینتیجه ماند. سعید نمکی، وزیر بهداشت و درمان در دولت تدبیر و امید نیز شکارچی قابلی است. فعالان صنعت شکار در ایران به همشهری گفتهاند که او مدتی نیز مشاور شکار بود. او نیز تماسهای همشهری برای گفتوگو در این موضوع را بیپاسخ گذاشت. ناظران شکار در ایران حتی نام بیژن زنگنه، وزیر نفت را نیز ازجمله شکارگرانی اعلام کردهاند که تجربه شکار در عرصههای طبیعی را دارد. در وصف مهارت بیژن زنگنه در شکار همین بس که یکسال تنها 2 پروانه شکار در ایران صادر شد و یک پروانه سهم وزیر نفت شد. جدای از سیاستمداران، نام دکتر معظمی، رئیس یکی از مهمترین بیمارستانهای شهر تهران نیز در ردیف شکارچیان حرفهای آمده است. ناظران شکار به گفتهاند ارزش اتاق شاخ تروفههای او حتی بیش از موزه حیاتوحش دارآباد تهران است. در بین تمامی سیاستمداران و مردان کابینه فقط دکتر معظمی پاسخ داد. او گفت: تعداد زیادی از شکارچیان و تروفهداران بزرگ ایران اکنون فوت شدهاند. او که تمامی محیطبانان تیرخورده و بیمار را در بیمارستان خود درمان میکند، شکار حرفهای را متفاوت از شکار غیرقانونی که به نابودی گلههای حیات وحش منجر میشود، میداند و میگوید: شکارچی حرفهای تنها بهدنبال برترین شاخ ایران است و گونهای که تروفه اول ایران نباشد اصلا ارزش تیراندازی ندارد. شکارچی حرفهای هم آن گونه را شکار نمیکند.