علی دایی، برجستهترین مهاجم ایرانی است که بهعنوان پرچمدار نسل قدیم فوتبال ایران طعم حضور در باشگاه بزرگ بایرنمونیخ را چشید. در کنار علی دایی میتوان از چند لژیونر برجسته دیگر هم یاد کرد: علی کریمی، وحید هاشیمان و مهدی مهدویکیا. اگرچه این آخری را میشود در زمره هافبکها یا مدافعین هم قرار داد ولی کیست که نداند «موشک هامبورگ» یک جا بند نمیشد و دائم از کنارههای زمین مشغول ارسال به روی دروازه رقبا بود.
این اصل البته امروزه هم برقرار مانده و همچنان موفقترین لژیونرهای ما بازیکنانی هستند که میل به حمله دارند: مهدی طارمی و سردار آزمون، دو مهاجم ملیپوش ایرانی، این روزها نمایش خارقالعادهای دارند و در فوتبال اروپا برای خودشان نامی دست و پا کردهاند. البته لژیونرهای سرشناس دیگری از جمله علیرضا جهانبخش و سامان قدوس و… هم هستند ولی بازی آنها به اندازه این روزهای مهدی طارمی و سردار آزمون گل نکرده است.
در کل و بنابر قانون نانوشتهای، مهاجمان ایرانی بیش از سایر پستها مورد توجه تیمهای مطرح قرار گرفتهاند؛ فارغ از حضور رحمان رضایی در لیگ ایتالیا، غالب بازیکنان ایرانی که لژیونر شده و در پستی غیر از مهاجم بازی کردهاند سر از تیمهای متوسط اروپایی درآورده و نتوانستهاند آنطور که باید و شاید خودی نشان دهند. اینکه چرا در بین فوتبالیستهای ایرانی فقط مهاجمان زیر ذرهبین میروند و بقیه باید دلخوش به حضور در کشورهای عربی بشوند ریشه در چندین فاکتور دارد که خود نیازمند مطلبی مجزاست.
نکته برجسته در این بین اینکه تا همین چند سال پیش اگر هر بازیکنی در فوتبال ایران شانس لژیونرشدن را داشت، دروازهبان چنین فرصتی نصیبش نمیشد! دروازهبانهای ایرانی با وجود آنکه در طول دو دهه اخیر رشد قابل ملاحظهای داشتهاند ولی کمتر مورد توجه قرار گرفته بودند. این رویه اما حالا تغییر کرده است و به نظر میرسد برخلاف مهاجمان، جدیدا پست معکوس آنها یعنی دروازهبانی هم مورد توجه قرار گرفته است؛ به طوری که این روزها دیگر چندان عجیب نیست اگر دروازهبانی از ایران سر از یک لیگ اروپایی درآورد و حتی بازیکن فیکس تیمش شود. ایران همین حالا دو دروازهبان لژیونر دارد که دست بر قضا هر دو هم ملیپوش و دروازهبانهای اصلی و ذخیره تیم ملی هستند. امیر عابدزاده که پنج سالی میشود در فوتبال پرتغال حضور دارد، دروازهبان اصلی باشگاه ماریتیمو است و فصل اخیر آنقدر خوب کار کرده که حالا شایعه شده از تیمهای بهتری پیشنهاد دارد و میتواند بیش از الان هم پیشرفت کند.
علیرضا بیرانوند، دروازهبان اصلی تیم ملی هم دیگر لژیونر ایرانی است که پرچم دروازهبانها را در این زمینه بالا نگه داشته است. بیرانوند در آنتورپ بلژیک بازی میکند ولی برخلاف امیر عابدزاده در فصل اخیر، اوقات شیرینی را تجربه نکرد و بیش از آنکه در زمین بازی کند روی نیمکت نشست یا روی سکو رفت. علیرضا که اصرار جالبی برای اثبات خودش به فوتبال اروپا دارد، بعید است برای فصل آتی به فوتبال ایران برگردد و احتمالا با تغییر تیمش در بلژیک یا رفتن به لیگی همسطح، تواناییهایش را به رخ بکشد. فصل آتی برای دروازهبان اصلی تیم ملی ایران فصل سرنوشتسازی است چون فصل پیشرو، فصل منتهی به جام جهانی است و هر مربیای دوست دارد از بازیکنی استفاده کند که در ترکیب تیم باشگاهیاش فیکس است.
به غیر از امیر عابدزاده و علیرضا بیرانوند، به نظر میرسد فوتبال ایران خودش را آماده میکند تا یک دروازهبان دیگر هم به فوتبال اروپا بفرستد: پیام نیازمند! شایعه شده دروازهبان تیم سپاهان که اتفاقا او هم یکی از دروازهبانهای ملیپوش است، از باشگاه پورتیموننزه پرتغال پیشنهاد دارد و بهزودی و در انتهای فصل، سپاهان را به مقصد این باشگاه پرتغالی ترک میکند. خبر خوب برای سرمربی فوتبال ایران اینکه میتواند در ادامه مسیر علاوه بر بازیکنان لژیونری که عمدتا در خط هافبک و حمله تیم ملی بازی میکنند از دروازهبانهایی بهره ببرد که آنها هم طعم تمرینات حرفهایتر در فوتبال اروپا را چشیدهاند.
اینکه اروپاییها، هرچند لیگهای سطح دوم، به دروازهبانهای ایرانی رو کردهاند اتفاق بسیار مثبتی است. همانطور که علیرضا بیرانوند فصل پیش از لیگ ایران به بلژیک ترانسفر شده و احتمالا انتهای این فصل هم پیام نیازمند به لیگ پرتغال ترانسفر شود، میشود انتظار داشت که این رویه برای فصول بعد هم حفظ شود! واقعیت این است که به غیر از سه دروازهبان مذکور، فوتبال ایران هنوز دروازهبانهای توانمندی دارد که میتوانند لژیونر شده و در تیمهای اروپایی بازی کنند: وحید اخباری در تراکتور، رشید مظاهری در استقلال و حامد لک در پرسپولیس، در زمره دروازهبانهای خوبی هستند که هریک ادعای پوشیدن پیراهن تیم ملی را هم دارند. درخشش آنها در فصل جاری فوتبال ایران میتواند تأثیر زیادی بر آیندهشان داشته باشد. اتفاق بهتر اینکه دروازهبانهای ایرانی که مورد توجه قرار میگیرند از لحاظ سنی برای یک دروازهبان، جوان محسوب میشوند و با کمی سختی و تلاش میتوانند تا سالها در ترکیب تیمهای اروپایی، بهویژه لیگهایی که در سطح دوم فوتبال اروپا فعالیت میکنند، بدرخشند.
فوتبال ایران پیش از این در تمامی پستها، بازیکن به فوتبال اروپا معرفی کرده و همین حالا هم کم نماینده ندارد. شاید بعد از گرهگشایی از کار دروازهبانها دیگر رفتهرفته نوبت به نیمکتهای باشگاهی در فوتبال ایران هم برسد! اگر این چرخه در ایران حرفهایتر دنبال شود، بعید نیست که بعد از چندی، با ظهور نسل جدید مربیان فوتبالی در ایران، شاهد لژیونرشدن مربیان شاغل در ایران به سطوح پایینتر فوتبال اروپا هم باشیم؛ این مورد شاید «فعلا» امری محال به نظر برسد؛ ولی در دنیای حرفهای کسی که توانمندتر باشد، موفقیت برایش در دسترس است.