گفتنی اینكه روز جمعه، در 11 حوزه انتخابیه «میانه» در استان آذربایجانشرقی، «سمیرم» و «لنجان» استان اصفهان، «کرج، اشتهارد و فردیس» استان البرز، «دهلران، درهشهر، آبدانان و بدره» استان ایلام، «اهواز، باوی، حمیدیه و کارون» استان خوزستان، «زنجان و طارم» استان زنجان، «بیجار» استان کردستان، «کرمانشاه» و «اسلامآباد غرب و دالاهو» استان کرمانشاه و «کردکوی، ترکمن، بندر گز و گمیشان» استان گلستان، مرحله دوم اتنتخابات برگزار شد.
در زمینه مشاركت پایین مردم در این انتخابات، روزنامه كارون در استان خوزستان در یادداشتی نوشت: مشارکت کمتر از 7 درصد واجدين شرايط حوزه انتخابيه اهواز، کارون، حميديه و باوی موضوعي است که بايد به جد توسط تحليل گران اجتماعي موردبررسی علمي قرار گيرد تا دلايل عدم مشارکت سياسي مردم مشخص شود.
فارغ از نتيجه انتخابات ميزان پايين مشارکت مردم پاي صندوقهای رأی بسيار قابلتأمل و شايد از نتيجه خود انتخابات معنادارتر باشد. گرچه بيماري واگير کرونا عامل مهمي در کاهش ميزان مشارکت است اما فعالیتهای اجتماعي مردم نشان میدهد که شرايط بهداشتي مهمترین عامل کاهش مشارکت نيست.ميزان مشارکت پايين خود حاوي پيام بزرگي است که مردم با عدم حضور خود آن را ابراز کردهاند. بايد اين پیام عدم حضور را دريافت و تحليل کرد و به سمع پایتختنشینان رساند.
بايد دولت مردان استاني و برگزارکنندگان و نهادهاي ناظر انتخابات شرايط را تحلیل و به تهران ارسال نمايند، فعالان اجتماعي،جرايد و کنشگران سياسي هم بايد در اين روند تلاش نمايند. در آمارها اعلامشده برگزارکنندگان انتخابات حدود 15 هزار بودهاند، که اين ميزان در دل مشارکتکنندگان حدود 79.500 نفري قرار دارند، که به دليل حضور فيزيکي در محل شعبه حتماً رأی دادهاند اگر اين رقم از کل آراي مأخوذه کسر شود نشان میدهد فقط حدود شصت و هزار نفر بهقصد رأی دادن از خانه خارجشدهاند که رقم مناسبي نيست، حال بايد بررسي کرد که چه عاملي باعث عدم حضور حدود یکمیلیون و صدوبیست هزار نفر پاي صندوق رأی شده است، اين افراد چرا پاي صندوقهای رأی نیامدهاند.
اگر قبول کنيم در بهترين شرايط اقتصادي و سياسي ميزان مشارکت مردم در انتخابات بيشتر از 65 درصد نمیشود با همين پیشفرض هم معادله حضور ايراد دارد و نشان میدهد جايي از کار لنگ میزند که مردم اینهمه دلسرد هستند.از مهم دلايل میتوان به نااميدي از تغيير شرايط توسط مجلس اشاره کرد، اگر مردم اين احساس را داشتند که مجلس میتواند نهادي مؤثر باشد حتماً ميزان مشارکت بيش از اين رقم میشد، حال که اعتماد مردم کاهشیافته، نمايندگان فعلي و حتي حاکمان بايد به فکر چارهاندیشی باشند که چگونه میتوان اعتماد مجدد مردم را جلب کرد، براي جلب نظرات مردم بايد خواسته های آنها را شنيد و جمعبندی و تحليل کرد تا بتوان نسخه و راهکار ارائه داد. بهطور مثال همين چندماهه گذشته تشکيل مجلس جديد، دو نماينده فعلي مجلس به چه ميزان به خواست و نياز مردم و ارتباط مؤثر با آن ها اقدام کردهاند، تا خواست مردم را بدانند، يا تنها بارأی و نظر خود و اطرافيان به پيگيري امور پرداختهاند؟
در کليت موضوع شرايط کشور مجلس تا چه حد توانسته و يا میتواند به رسالت واقعي خود يعني خواست مردم جامعه عمل بپوشاند، مثلاً در نظام بینالملل و نحوه ارتباط و تعامل سازنده با دنيا و کشورهاي مختلف و داشتن مراودات مالي و اقتصادي و ... مجلس تا چه حد اثر گذار بوده است، يا در شرايط و اوضاع اقتصادي و معيشتي که هر هفته تندبادهاي لحظهای میوزد و قيمت دلار و ماشين و مسکن و اجناس و ... تغيير میکند، مجلس جز برگزاري جلسه و پيگيري و ... چه اهرم مؤثر ديگري داشته يا دارد، گرچه براي قضاوت عملکرد مجلس فعلي هنوز زود است، اما مردم در انتظار اقدامهای بزرگ و مؤثری هستند که دورنماي شفاف و امیدآفرینی در پيش پاي آنها قرار دهد.
اگر نمايندگان نتوانند به اين رسالت خود عمل نمايند و بخواهند صرفاً پيرو و دنبالهرو يک تفکر و ايده و جريان باشند و دچار روزمرگي شوند نمیتوانند به خواست جامع مردم پاسخ مناسب دهند.نتیجه همين میشود که دوره به دوره مردم دلسردتر و ميزان مشارکت سياسي و اجتماعي آنها کاهش مییابد، در انتخابات دور دوم اهواز دو کانديدا با تفکر اصولگرايي بودند که اتفاقا داراي پايگاه مردمي و ارتباطهای ويژه بودهاند، بهگونهای که يکي از کانديداها ، تعداد زيادي از نمايندگان استاني فعلي و ادوار گذشته را با خود همراه کرد، و نماينده ديگر با ارتباطهای ساختاري و مردمي و عقيدتي توانست عليرغم جوان بودن درصد خوبي از همين رأی را صاحب شود اما در کل ميزان پايين مشارکت نشان داد مردم حرف و خواسته ديگري دارند و اول وضع معيشت و شرايط اجتماعي خود را مدنظر دارند. لذا بر تمامي حاکمان تکليف است که بهفوریت وضعيت اين ميزان پايين مشارکت در را جويا شوند و بر اساس خواست مردم اقدام عاجل نمايند، دادن وعدههای بیعمل و سوق دادن افکار عمومي به آیندهای که اعتماد و اميد آن سالهاست ازدسترفته چاره کار نيست و جلب نظر را مردم را دشوارتر خواهد کرد.