۱۳۹۸ دوشنبه ۳۰ دي چاپ
آمدند فیلم و عکس گرفتند و رفتند!

کاش پلاسکو هم تبعه خارجی داشت که مسئولان رسیدگی می‌کردند

کاش پلاسکو هم تبعه خارجی داشت که مسئولان رسیدگی می‌کردند

اقتصاد میهن: ۳۰ دی ماه ۹۵ یکی از حزن‌انگیزترین صفحات تاریخ پایتخت است، روزی که ساختمان قدیمی و تجاری پلاسکو زیر کوهی از آتش و آهن فروریخت و ۱۶ آتش‌نشان را که درحال انجام خدمت بودند، به همراه ۶ شهروند عادی به کام مرگی جانگداز و سوزان فرستاد.

امروز با گذشت ۳ سال از این حادثه تلخ خانواده شهدای آتش‌نشان پلاسکو در محل وقوع حادثه گرد هم آمدند تا یاد و خاطره عزیزانشان را زنده کنند.نکته عجیب آنکه حتی یکی از نیرو‌های آتش‌نشانی و شهرداری در محل حاضر نبود و خانواده قربانیان در گروهی کوچک که بیشتر شامل مادران و خواهران و همسران شهدا بود، زیر داربست محل ساخت دوباره پلاسکو غریبانه اشک می‌ریختند.خانواده قربانیان می‌گویند بعد از گذشت ۳ سال هنوز مقصر حادثه مشخص نیست و حتی ۳ سال است برای زدن سقفی بالای سر مزار شهدای آتش‌نشان که خانواده‌ها دچار زحمت نشوند، دوندگی کرده‌اند و بار‌ها با در بسته مواجه شده‌اند.

حقوق ۴ شهید به علت مجرد بودن قطع شده و به والدینشان پرداخت نمی‌شود و می‌گویند که از شهادت تنها یک نام حک شده بر سنگ قبر را یدک می‌کشند و هیچ حمایتی از طرف بنیاد شهید و هیچ ارگان دیگری نمی‌شوند. آن‌ها شهدای ایثارگر خود را با جان‌باختگان هواپیمایی مقایسه می‌کنند که در اثر خطای انسانی جان باختند و نام شهید گرفتند، ولی افسوس که شهدای آن‌ها جعبه سیاه نداشتند.

 کاش پلاسکو هم جعبه سیاه داشت

 مادر شهید فریدون علی تبار می‌گوید: فریدون ۲۶ ساله با ۲ سال خدمت بود که جانش را از دست داد. مقصران این حادثه بعد از ۳ سال هنوز شناخته نشدند. معذرت‌خواهی هم نشد.این مادر داغدیده ادامه می‌دهد: نام شهید را تنها روی سنگ قبر‌های شهدای ما نوشتند، اما هیچ سازمانی آن‌ها را نپذیرفت آن‌ها را شهید خدمت حساب کردند و از باب شهادت به خانواده آن‌ها خدمات خاصی ارائه نمی‌دهند، درحالیکه باید به شهدا خدمتگزاری کنند.او عنوان می‌کند: فرزند من مجرد بود و حق و حقوق شهدایی که مجرد بودند، قطع شد در حالیکه ابتدا به ما گفتند شهدای مجرد هم حقوق ثابت دارند و هر مزایایی هم که به سایر شهدا تعلق بگیرد به آن‌ها هم داده می‌شود، اما اینطور نشد.

 مادر شهید محسن قدیانی هم گره دل باز می‌کند: فرزند اولم بود این را که می‌گوید بغضش می‌شکند وقتی رفت ۳۸ سالش بود ۱۴ سال خدمت کرده بود دخترانش الان یکی ۱۵ ساله و یکی ۹ ساله هستند.او دردمندانه سوال می‌کند: چرا بچه‌های ما را شهید حساب نکردند اما جانباختگان هواپیما را شهید محسوب کردند، چون بچه‌های ما جعبه سیاه نداشتند؟

 مادر سوگوار با ناله می‌گوید: هیچکس از ما عذرخواهی نکرد، برای هواپیما عذرخواهی کردند گفتند کوتاهی بوده، خطای انسانی بوده، اما هیچکس سراغ ما نیامد. فقط به خانه‌های ما آمدند، عکس و فیلم‌شان را گرفتند و رفتند. ما ۳ سال است که می‌سوزیم. امروز هم هیچکس از آتش‌نشانی کنار ما نبود. دو ماشین آتش‌نشانی از جلوی ما رد شدند، اما نپرسیدند برای چی اینجا آمدید. تنها آتش‌نشان در این جمع برادر شهید هوایی است.برادر شهید قدیانی هم درحالیکه بازوی مادر را گرفته، می‌گوید: بعد از سه سال هنوز دیه شهدا را ندادند، اما مگر اینهمه سال گفتیم، فایده‌ای داشته است؟

یکی دیگر از حاضران این گروه کوچک و داغدیده حسام هوایی برادر دوقلوی شهید حامد هوایی است که در روز‌های حادثه لحظه‌ای از کنار ساختمان گر گرفته پلاسکو تکان نمی‌خورد تا مگر نشانی از بردارش بیابد. او می‌گوید: روز حادثه با برادرم شیفت بودیم. من آن روز وسط جلسه امتحان بودم که خبر رسید امتحان را رها کردم و رفتم سمت پلاسکو. حسام هوایی که همچنان در آتش‌نشانی خدمت می‌کند درباره تازه‌کار بودن نیرو‌هایی که در اطفا حریق پلاسکو حضور داشتند، می‌گوید: ۱۱ سال است در سازمان آتش‌نشانی سابقه دارم. آنچه می‌خواهم بگویم به این دلیل نیست که برادرم یکسال و چهارماه سابقه خدمت داشت بلکه حقیقت است. ۴ نفر از آتش‌نشانانی که در پلاسکو حاضر بودند نیروی یکسال خدمت بودند، اما حقیقت آن است که نیرو‌های جدید به لحاظ تجربه‌ای که در مرکز آموزشی صالح‌آباد دیده‌اند، بسیار به‌روزتر از من هستند که سابقه خدمت بیشتری دارم.

 او تصریح می‌کند: این حرف‌ها برای توجیه کردن برخی مسائل است وگرنه حقیقت آن است که نیرو‌های جدید حتی از مسئولی با ۳۰ سال سابقه خدمت هم به روزتر هستند. آن‌ها هم تجربه داشتند و هم رشادت اینکه بگوییم بی‌تجربه بودند درست نیست. آن‌ها شهید شدند و دلخوشی ما به آن است که می‌دانیم خدا هر کسی را نمی‌خرد.حسام هم گلایه می‌کند از اینکه بعد از ۳ سال هنوز مقصر اصلی حادثه مشخص نشده و ادامه می‌دهد: مادران شهدای آتش نشان وقتی بر سر مزار می‌روند، زیر آفتاب از حال می‌روند و راهی بیمارستان می‌شوند. ما از شهرداری خواستیم بالای سر شهدا سقف بگذارند، اما برایمان قانون آوردند که نمی‌شود. او تاکید می‌کند: باید هوای مادران را داشته باشند، اما قوانین اینگونه نیست و برای مادری که شیر شهید را داده است حقوقی در نظر نمی‌گیرند. ۱۶ برادر آتش‌نشان من جانشان را برای مردم کف دستشان گذاشتند، درحالیکه می‌توانستند وارد ساختمان نشوند.

خواهر شهید مجتبی کوهی هم همچنان خشمگین و سوگوار برادری است که ۱۱ سال از او بزرگ‌تر بوده است. برادر او متاهل و دارای دختری به نام دلارام است.او می‌گوید: عزتمندی خانواده شهدا چگونه مراعات می‌شود که ما باید برای شنیده شدن حرف‌هایمان جلوی شهرداری تحصن کنیم و آخر هم صدایمان به گوش کسی نرسد.فاطمه ادامه می‌دهد: برای نصب یک سقف بالای سر مزار شهدا ۳ سال خانواده‌ها درخواست دادند و کاری از پیش نرفت تا اینکه حدود ۳ ماه پیش خانواده‌ها جلوی شهرداری تحصن کردند و بلافاصله بعد از تحصن زیرگذاری‌های سقف را به تازگی انجام دادند.

 او دردمندانه می‌گوید:‌ ای کاش پلاسکو هم تبعه خارجی داشت، کاش پلاسکو هم جعبه سیاهی داشت که باعث شود یک ارگانی تقصیر را به گردن بگیرد و عذرخواهی کند.خواهر شهید کوهی با بیان اینکه تازه بعد از ۳ سال ۱۳ دستگاه به عنوان مقصر شناخته شده‌اند، اضافه می‌کند: کدام یک از این‌ها درد ما را دوا می‌کند؟ پرونده نجفی در مدت کوتاهی مختومه شد، اما ۳ است که این پرونده باز است. بعد از سه سال آقای رائفی پور می‌گوید «در زمینه پلاسکو اسنادی وجود دارد ما با آتش نشانی و ارگان‌های دیگر صحبت کردیم جای صحبت زیاد است.»

 وی می‌گوید: آقای داوری یکی از مقصران این حادثه است چرا باید ترفیع گرفته و رئیس سازمان آتش‌نشانی شود؟ داوری و مهدیان افرادی بودند که دستور اعزام نیرو‌ها به طبقات ۱۳ و ۱۴ را برای کمک داده بودند درحالیکه تمام علائم حکایت از آن داشت که ساختمان می‌ریزد. آتش‌نشان‌ها به خوبی این علائم را می‌شناسند. ما یک سوال دیگر هم داریم که پاسخ داده نشده است تمام فیلم‌ها و عکس‌ها نشان از انفجار دارد. ساختمان طبقه طبقه پایین می‌آید ریزش به سمت چپ یا راست ندارد. مسببین حادثه به هر دلیلی می‌خواستند ساختمان خالی شود، اما فکر نمی‌کردند ۱۶ آتش‌نشان نیز جانشان را از دست بدهند. او می‌افزاید: ما به همه ارگان‌ها متوسل شدیم، اما فایده‌ای نداشت. درباره سقوط هواپیمای اوکراینی به سرعت پرونده تشکیل شد و بنیاد شهید آن‌ها را با آغوش باز پذیرفت، اما برای شهدای پلاسکو و تمام شهدای آتش‌نشان چه اتفاقی افتاد هیچ حقوقی برایشان در نظرگرفته نشده است.

مادر شهید نظری که از اراک به تهران آمده تا در سالگرد شهادت فرزند ۲۷ ساله‌اش رضا نظری شرکت کند می‌گوید: پسرم مهندس مکانیک بود، ۲۷ سال درس خواند، اما بعد از شهادتش هیچ مستمری به ما تعلق نگرفت، چون مجرد بود. گفتند این‌ها شهید خدمت هستند، نه شهید ایثار. شهید ایثار کسی است که توسط دشمن در راه اسلام کشته شود. آیا بچه‌های ما ایثار نکردند؟ خود را برای جان و مال مردم به آب و آتش نزدند؟ قضاوت با خودتان.

 او با بیان اینکه به دلیل مشخص نشدن مقصران این حادثه بار‌ها به قاضی پرونده شکایت کردیم، ادامه می‌دهد: بار آخر گفتیم اگر جواب ما را ندهید تحصن می‌کنیم و با خبرنگاران می‌آییم. یک روز قبل از تحصن به ما اطلاع دادند که جواب کارشناسی هیات ۲۳ نفره آمده است. بعد از پیگیری‌هایی که کردیم مشخص شد ۱۳ دستگاه را به همراه درصد تقصیرشان مسئول حادثه عنوان کرده‌اند و می‌خواهند آن‌ها را احضار، تفهیم اتهام و بعد دادگاهی کنند. نام وزارت راه، وزارت تعاون، سازمان تش‌نشانی، شهرداری و بنیاد مستضعفان در این لیست قرار دارد. به گزارش رویداد۲۴ ، قلب خانواده شهدای پلاسکو ۳ سال است که  در آرزوی دادگاهی که نیست سوختند و هیچ فردی هم سعی نکرد بر زخمشان مرهمی باشد آنها برای کمترین خواست و حق خود در این سال‌ها خشم، غم و ناامیدی را تجربه کردند. چه کسی پاسخگو است؟

 

دیدگاه کاربران

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.

بانک رفاه بانک توسعه تعاون فولاد خراسان بانک تجارت بانک ملی موسسه ملل بانک سینا بانک صادرات ایران بیمه ملت
پربیننده‌ترین
آخرین خبرها