کد خبر : 72406 تاریخ : ۱۳۹۹ جمعه ۸ فروردين
چرا در خانه نمی‌مانیم؟؛ مردم قرنطینه را جدی گرفته‌اند، حاکمیت؛ نه! اقتصاد میهن: طی یک‌ماه گذشته، تمامی کشورهای جهان، با بحران تازه‌ای تحت‌عنوان همه‌گیری ویروس COVID19 یا کرونا درگیر شده‌اند. ویروسی ناشناخته و تا اندازه‌ای خطرناک که به سرعت از راه تنفس، تماس دهان،گوش،چشم و بینی با شی آلوده به آن به افراد منتقل می‌شود.
مردم قرنطینه را جدی گرفته‌اند، حاکمیت؛  نه!

بدون تردید بهترین راه مقابله با آن قطع زنجیره انسانی برای مدت معین است. ازاین‌رو بسیاری از کشورها سیاست قرنطینه کردن شهر و شهروندان را پیش گرفته‌اند به افراد توصیه می‌کنند، تاجایی که امکان دارد از خانه‌های خود خارج نشوند. در ایران اما شیوع این بیماری هم‌زمان با تعطیلات روزهای نوروز ادامه یافت؛ هرچند دولت و مسئولین وزارت بهداشت نتوانستند تصمیم جدی برای قرنطینه افراد در خانه‌هایشان را بگیرد اما به شهروندان خود توصیه کرد در این ایام تاجایی که می‌توانند در خانه‌های خود بمانند از سفر پرهیز کنند. با این وجود انتشار برخی از گزارش‌ها در رسانه‌ها حاکی از جدی نگرفته شدن این توصیه‌ها و خطر ابتلا به این ویروس از سوی شهروندان است. علت این موضوع را در گفتگو با کارشناسان حوزه‌های گوناگون مورد بررسی قرار دهیم. در اولین سری از این گزارش با دکتر مرتضی پدریان گفتگویی را انجام داده و آن به شکل یاداشت تنظیم کرده‌ایم که در ادامه خواهید خواند:

در ابتدا باید تاکید کنم به اعتقاد من بیشتر مردم جامعه خطر ابتلا به ویروس COVID19 یا کرونا را جدی گرفته‌ و در خانه‌هایشان مانده‌اند. اما علت اینکه چرا گروهی از افراد این مسله را جدی نگرفته‌اند خانه و محل زندگی خود را ترک کرده و راهی سفر شده‌اند را می‌توان چنین تحلیل و دسته‌بندی کرد:

یک اینکه سفر برخی از افراد در این ایام نه از سر تفریحی که بنا به ضرورت انجام می‌شود به بیان دیگر سفرهای کاری است. مانند پزشکی که باید برای معالجه بیماران از شهری به شهر دیگر سفر کند و یا هریک از افرادی که در بخش‌های خدماتی جامعه اشتغال دارند و ناچار به سفر کاری هستند. بنابراین این افراد نه برای تفریح که برای انجام کاری خاص ناچار هستند به سفر بروند.همچنین برخی از افراد جامعه شهر و محل زندگی خود به چشم یک محیط نا امن نگاه می‌کنند و برای نجات جان خود به مناطق خوش آب‌وهوا و خلوت سفر می‌کنند تا شاید خطر ابتلا به این بیماری را کاهش دهند.

در اینجا بد نیست به رشد شهرنشینی در سال‌های پس از انقلاب اشاره کنم. باید این نکته را در نظر داشت طی چند دهه گذشته پس از انقلاب جمعیت بزرگی از روستاها و شهرستان‌ها به شهرها و مراکز استان‌ها مهاجرت کردند از این‌رو در این ایام این افراد ترجیح می‌دهند به محل زادگاه خود بازگردند و اگر قرار به ماندن در خانه باشد این کار را در شبکه خویشاوندی خود انجام دهند.اما به اعتقاد من مهم‌ترین دلیل جدی نگرفته شدن این ویروس از سوی مردم به رفتار دوگانه حاکمیت نسبت به برخورد با این ویروس خطرناک باز می‌گردد.

متاسفانه حاکمیت در چگونگی برخورد با این چالش جدید دچار دوگانگی و شکاف؛ گروهی که متشکل از افراد دلسوز، کارشناس و پزشکان معتقد به قرنطینه شهرها و شهروندان در خانه‌های خود هستند اما گروه دیگری که در بخش اجرای نیستند و می‌شود از آنها به‌عنوان دست‌های پنهان یاد کرد این مسله را جدی نمی‌گیرند و در اجتماع حاضر می‌شود.

نمونه این مسله را در تشیع جنازه‌ای که به تازگی برای یکی از شهدا در تهران انجام شد می‌توان به راحتی مشاهده کرد، در حالی که این روزها آرمستان‌ها به علت رعایت موارد بهداشتی در برگزاری مراسم تشیع جنازه افراد چه آنها که در اثر کرونا جان خود را از دست داده‌اند و چه سایر موارد دستورالعمل‌های سخت‌گیرانه‌ای را اعمال کرده‌اند شاهد اجتماع عظیمی از مردم بوده‌ایم که هیچ توجه‌ای به تذکرهای داده شده نداشتند. همین موضوع می‌تواند باعث سردرگمی مردم و جدی نگرفتن خطر این ویروس از سوی انها شود.

همچنین شیوه برخورد حاکمیت با نهادهای سیاسی و اجتماعی از مصادیق این دوگانگی است. از ابتدا شیوع این بیماری حاکمیت نهادهایی چون مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرنگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام را تعطیل کرد. اما  سایرادارات و مراکز دولتی و بانک‌ها به فعالیت خود ادامه دادند. در اینجا مردم نوعی خود برتربینی گروهی از مسئولین نسبت به خود را احساس می‌کنند و این سوال برای آنها پیش می‌آید که آیا قرار است کرونا تنها سراغ این دسته مسئولین برود و سراغ توده مردم نیاید؟ این مسائل موجب می‌شود مردم خطری را که متوجه آنها است چندان جدی نگریند.

بنابراین بازهم تاکید می‌کنم اگر حاکمیت از ابتدا خطر ابتلا به ویروس کرونا را جدی می‌گرفت و تصمیم یکپارچه اتخاذ می‌کرد، مانند بسیاری از کشورها شهرها و شهروندان را قرنطینه می‌کرد و می‌کوشید مایحتاج و معیشت مردم در این دوران را تامین کند بدون شک مردم نیز این مسله را جدی می‌گرفتند.از سوی دیگر مردمی که این موضوع را جدی نگرفته‌اند نیز می‌توان به سه دسته تقسیم کرد.

دسته اول؛ اقشار کم درآمد که نیاز مالی دارند برای امرار معاش ناچار هستند از خانه بیرون آیند و در محل کار خود حاضر شوند. دسته دوم اقشار مذهبی و تقدیرگرا که در طبقه سنتی جامعه جای می‌گیرند و معتقدند هرچه خدا بخواهد.همان می‌شود. گروه اخر افرادی هستند که معتقدند برای واکسینه شدن مردم در برابر این ویروس درصد زیادی از مردم باید طی مراحلی به آن مبتلا شوند. مانند آن پزشکی در یکی از برنامه‌های صداوسیما اعلام کرد باید بدانند که 70 درصد از انها به این ویروس مبتلا می‌شوند.مسله‌ای که شخص ریس  جمهور هم به آن اشاره کرد. در اخر نیز باید اشاره کنم در حال حاضر افراد کهنسال،میان‌سال و تا حدی نسل جوان ما با اپارتمان‌نشینی چندان مانوس نیستند و ماندن در آپارتمان و قطع ارتباط اجتماعی طی مدت زیاد برای آنها طاقت‌فرسا است.

مرتضی پدریان/ جامعه شناس