۱۳۹۹ يکشنبه ۵ بهمن چاپ

جان‌سختیم که از این غصه نمردیم

جان‌سختیم که از این غصه نمردیم

اقتصاد میهن: حرف‌های دیروز محمدباقر قالیباف‌ رییس مجلس قانونگذاری ایران را که یکی از خبرگزاری‌ها آن را گزارش کرده است چند بار خواندم و هر بار که خواندم، بیشتر غصه خوردم.

غصه من و همانندهای من که بیش از سه دهه است در رسانه و در حوزه اقتصاد سیاسی و به ویژه مجادله میان روسای قوا از شادروان ‌هاشمی‌رفسنجانی تا علی‌اکبر ناطق‌نوری و روسای احزاب و جمعیت‌های سیاسی و روسای سازمان‌های برنامه و بودجه دوره‌های گوناگون گذرانده و این روزها دعوای روحانی و قالیباف را می‌شنویم، دردناک است و ما سخت‌جانیم که از غصه نمرده‌ایم. چکیده سخنان این چند روز آقای قالیباف را اگر ببینیم این است که این دولت می‌خواست از مسیر بودجه به دلالان کمک کند اما ما در مجلس می‌خواهیم جلوی این کار را بگیریم و می‌خواهیم تفاوت نرخ ارز را در بودجه و در بازار به مردم برسانیم. حرف‌های آقای نوبخت و روحانی را هم که می‌شنویم، می‌گویند ما می‌خواستیم با دادن دلار ترجیحی زندگی مردم را سخت‌تر نکنیم و می‌گویند افزایش هزینه‌های بودجه به دلیل افزایش هزینه‌های مزد کارمندان است که از اقشار ضغیف جامعه هستند و می‌گویند در لایحه بودجه منابع قابل اعتنایی را به یارانه‌های مستقیم و غیرمستقیم داده‌ایم تا آنها به سختی نیفتند.

اکنون و شوربختانه ۴۰ سال است این حرف‌ها را از زبان مدیران و روسای قوای مجریه و مقننه می‌شنویم و البته پیش از آن هم از زبان مدیران همتای اینها در رژیم پیشین شنیده بودیم که دولت و مجلس به فکر مردم محروم‌اند. مگر می‌شود روسای چهارگانه هشت دولت پس از جنگ تا امروز به همراه پنج رییس مجلس و صدها وزیر و هزاران قانونگذار با در اختیار داشتن دست‌کم ۱۰۰۰ میلیارد دلار از پول همین مردم نتوانسته باشند این مساله را حل کنند که گوشت هر کیلوگرم مرغ باید این میزان باشد ولی این میزان است؟ چیز غریبی است که فقط در ایران می‌تواند رخ دهد که همه مدیران ارشد به فکر فقرا و رفع فقرند اما هر روز وضعیت شهروندان بدتر می‌شود و جالب این است که خود همین مدیران در رقابت با دیگری اعتراف می‌کنند که وضعیت بدتر شده است.

چرا چنین است؟ چرا شهروندان علاوه بر اینکه باید غصه نداشتن‌های وعده داده شده را بخورند و غصه بخورند که چرا مردم ترکیه و کره‌جنوبی و مالزی و دیگر کشورها هر سال وضع عمومی بهتری دارند و مدیران‌شان هم این‌قدر برای مردم در لفظ و در حرف دلسوزی نمی‌کنند؟ پاسخ یک چیز است: دست از سر اقتصاد و مردم بردارید و بگذارید اقتصاد کار خودش را انجام دهد و بدانید شهروندان ایرانی از شهروندان هیچ کشوری عاجزتر نیستند و می‌توانند دخل و خرج خود را سامان دهند. مردم ایران را برای کسب‌وکار آزاد بگذارید و نرخ ارز و ورود و خروج سرمایه و دانش و تکنولوژی از خارج را آزاد بگذارید و ببینید مردم چگونه نیازهای خود را برطرف می‌کنند. جان‌سختیم که از این مجادله‌های کشنده و بیهوده نمرده‌ایم.

محمدصادق جنان‌صفت

دیدگاه کاربران

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.

بانک سینا بانک تجارت بانک صادرات ایران فولاد خراسان بیمه ملت موسسه ملل بانک ملی
پربیننده‌ترین
آخرین خبرها