کیانوش جهانپور، رئیس مرکز روابط عمومی وزارت بهداشت، تصور میکرد این اقدام نمادین و به صدا درآمدن بوقها و زنگها به احترام پرستاران، مورد استقبال جامعه پرستاری قرار میگیرد اما ورق برگشت و موجی از انتقادها به سوی او روانه شد. هرچند مطمئنا این بوقها و زنگها، تنها برنامه وزارت بهداشت در گرامیداشت روز پرستار نیست و فقط یک پیشنهاد و اقدام نمادین همچون دیگر نقاط دنیاست، اما پرستاران آنچنان دل پُری از مسئولان وزارت بهداشت دارند که با اینگونه تجلیلهای ظاهری، داغشان تازه میشود و دردشان بیشتر. واکنشهایی با طعم تلخ طنز.
نامه دکتر جهانپور که طبق تاریخ درجشده روی آن، 25 آذر نوشته شده است، در صفحه اینستاگرامی خانه پرستار بازنشر شد و کامنتهای گلایهآمیز بسیاری به همراه داشت؛ هم گلایههای جدی و هم گلایههایی با طنز تلخ: * میخوان برای پرستاران سوت بزنن، دستشون درد نکنه. پرستاران هم برای امرار معاش، پیش بقال و صاحبخونه و قصاب، سوت میزنن. * شما همسانسازی حقوق پرستاران شرکتی رو انجام بدین، ما شب و روز سوت بلبلی میزنیم. * کارانهها رو پرداخت کنید ما خودمون از خوشحالی سوت میزنیم.
50 هزار مبتلا، 96 شهید سلامت پرستاران کشور از مدافعان سلامت خطمقدم مبارزه با کرونا بودهاند که در کنار پزشکان و دیگر اعضای کادر درمان، از جان خود برای مراقبت از مبتلایان به کووید 19 مایه گذاشتهاند. 50 هزار پرستار مبتلا به کرونا و جانباختن 96 پرستار بر اثر این بیماری، آماری است که دبیرکل خانه پرستار اعلام میکند و میگوید: «شرایط فعلی تاب و توان کار را از همکاران ما گرفته است و به جای شنیدن صدای سوت و زنگ، درخواستشان این است که به مطالباتشان رسیدگی شود».
دو مطالبه اصلی به گفته «محمد شریفیمقدم»، اصلیترین مطالبات پرستاران کشور شامل دو دسته کلی است: اجرای قوانین بر زمین مانده: «قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری» که مصوب سال 1386 است اما هنوز ابلاغ نشده است. همچنین قانون «ارتقای بهرهوری» که ابلاغ شده و هدفش کاهش میزان کار پرستاران بوده اما حالا با اضافهکاریهای اجباری به دلیل کمبود نیرو، عملا خنثی شده است. و سومین مورد اینکه، اگرچه طبق قانون پرستاری جزو مشاغل سخت و زیانآور است اما هنوز پرستاران از مزایای آن بهرهمند نشدهاند.
* کمبود نیروی پرستاری
تعداد نیروی پرستار استاندارد، دو شاخص دارد. شاخص اول بر اساس جمعیت است که در کشورهای توسعه یافته به ازای هر هزار نفر 10 تا 11 پرستار وجود دارد و در کشورهایی مثل گرجستان و ارمنستان 5 تا 6 پرستار. اما در کشور ما تا قبل از شیوع کرونا، به ازای هر هزار تخت 1.5 پرستار داشتیم که حالا با توجه به آمار بالای ابتلای پرستار و ضرورت رعایت قرنطینه دوهفتهای، این سرانه به حدود یک پرستار به ازای هر هزار نفر رسیده است. در حالی که برای ارائه کف خدمات مراقبتی به بیماران، باید این عدد حداقل 3 پرستار باشد. شاخص دوم، تعداد پرستار به نسبت تعداد تخت است که باید به عدد استاندارد 2.5 پرستار در هر 24 ساعت، به ازای هر تخت برسد؛ اما این عدد در بعضی استانهای کشور 0.6 و 0.8 است.
به نام پرستار، به کام دیگران
از دبیرکل خانه پرستار درباره مجوز اخیر برای استخدام 30 هزار نیروی انسانی بهداشت و درمان و سهم پرستاران از این آمار میپرسم و او پاسخ تلخی میدهد: معمولا این استخدامها را به نام پرستاران میزنند اما سهم همکاران من در آن ناچیز است؛ مانند استخدامهای سال 98 که از 10 هزار نیروی استخدامی، فقط حدود 38 درصد آن پرستاران بودند.
درددلهای یک پرستار با یکی از پرستاران هم گفتوگو میکنم؛ پرستاری که خودش هم به کرونا مبتلا شده بود. او نکاتی را مطرح میکند اما ترجیح میدهد نامش در گزارش من ذکر نشود: ما پرستاران در این روزهای کرونایی، لباس گان، دستکش و گاهی حتی ماسک هم نداریم. در کنار آن افزایش حقوق، حق کرونا یا کاهش شیفتکاری هم نداریم... . خود من چند روز است کرونا گرفتهام و تا سرحد مرگ جنگیدم تا زنده بمانم. روز اول از دانشگاه علوم پزشکی تماس گرفتند و گفتند برای هرگونه خدمات درخدمتیم و کافی است با ما تماس بگیرید. خوشحال شدم که به فکر ما هستند اما وقتی روز چهارم به خاطر شدت بدحالی با آنها تماس گرفتم تا فقط برای رگگیری یک نفر را بفرستند، گفتند اسمتان در فهرست قرار داده میشود... .
تجلیل واقعی به جای بوق زدنها تا 30 آذرماه و رسیدن روز پرستار زمان زیادی باقی نمانده است اما انگار پرستاران، دلخوشی چندانی برای رسیدن روز خود ندارند و خستگی روحشان از خستگی جسمشان بیشتر است. نه اینکه تلاش وزارت بهداشت برای اقدامی نمادین و به صدا درآمدن بوقها و زنگها عبث و بیمعنا باشد، اما واکنشها به این تصمیم نشان داد که پرستاران برای رفع خستگیهای روحی، به اجرای قانون و پاسخ به مطالباتشان نیاز دارند، نه بوقها و زنگها.