از کاهش سن فحشا تا روسپیگری زنان متاهل؛
آمارهای دردناک از فحشا و روسپیگری در ایران
اقتصاد میهن: خوب که بنگری در گوشهای از خیابان سایهای نحیف از یک زن را میبینی، زنی که برای قیمت فروش تنش در نیمه شب چانه میزند. زنی که به ظاهر لبخند به لب دارد و گاهی بلند میخندد، اما مشخص نیست پشت آن چهره رنگ آمیزی شده هم لبخندی هست یا خیر؟ کسی چه میداند شاید این لبخندها واقعیست، شاید هم از سر دردمندی و استیصال است. اما چشمان بی تفاوت و عاری از شور زندگی و گاها نمناک را چطور میتوان توجیه کرد؟
فحشا در ایران نیز مانند همه کشورهای جهان رواج دارد. عوامل روی آوردن زنان به فحشا را، اما میتوان فقر، اعتیاد، ازدواج اجباری، بیکاری، زیاده خواهی و تنوع طلبی مردان، وجود فضای یاس و ناامیدی بین جوانان و عدم وجود امکانات برای ازدواج و تشکیل خانواده، ازدواج مجدد مردان و طلاق برشمرد.عواملی که به نظر میرسد هر چه در کشور بیشتر بای میشود صدای بوق ماشینها در شب را بلندتر و بلندتر میکند.
اما در شرایطی که مسولان و جامعه شناسان کشور نگران روابط پنهانی دختران و پسران جوان هستند و گزارشهایی نیز از آمار کاهش سن برقراری رابطه جنسی حتی میان دانش آموزان کم سن دبیرستانی منتشر شده و از سوی دیگر آخرین آمارهای موجود از بهزیستی نیز نشان میدهد که سن فحشا در ایران ۱۶ سالگی است، اما هنوز برای این مسئله نه تعریف درستی ارائه شده است و نه راه حل اجتماعی شایستهای که از گسترش آن جلوگیری کند و همواره این مساله به عنوان یک تابوی اجتماعی پنهان شده است و آمارهای درستی از آن در دسترس نیست.در آخرین اظهار نظر از زبان مدیر کل دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی در سال ۸۶ با تاکید بر اینکه سن فحشا در ایران پایین است سن دختران فراری ۹ سال و بحرانی اعلام شده است.
بنا به گفته این مقام مسئول:" بر اساس آمار به دست آمده از دختران فراری در شهر تهران، میانگین سن دختران فراری ۹ تا ۱۷ سال است. " از سوی دیگر، دکتر قرایی رییس انجمن جامعه شناسی ایران اواسط سال ۹۰ د اعلام کرد که در حال حاضر سن روسپی گری در ایران حدود ۸-۱۰ سال کاهش یافته و از سن ۲۰ تا ۳۰ سال به ۱۲ تا ۱۸ سال رسیده است.
وی البته این کاهش سن را مربوط به افزایش برخی آسیبهای اجنماعی نظیر افزایش طلاق، تنوع طلبی مردها، عدم امکان ازدواج، اعتیاد، بیکاری و. دانست.یک کارشناس آسیبهای اجتماعی نیز آمار مراکز فحشا در سطح شهر تهران را ۸ هزار باند اعلام کرده است.
معینی کارشناس آسیبهای اجتماعی، در همایش بررسی آسیبهای اجتماعی، گفته:" طبق آمار در مدت ۷ سال متوسط سن فحشا از ۲۸ سال به زیر ۲۰ سال رسیده ودر حال حاضر کف این سن تا ۱۳ سالگی پایین آمده یعنی در میان نوجوانان به طور روزافزونی گسترش یافته است. ". این کارشناس مسائل اجتماعی تصریح کرده:" بین ۳۰۰ تا ۶۰۰ هزار زن خودفروش در جامعه ما قابل ردیابی هستند و بسیاری از دانش آموزان دبیرستانی این معضل اجتماعی را به طور رسمی میپذیرند.
در این میان سال گذشته و در جدیدترین اظهار نظر درباره سن فحشا، دکتر حبیب الله مسعودی فرید مدیر کل امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به کاهش متوسط سن زنان تن فروش در کشور، گفته است: در چند سال اخیر سن این زنان همواره با کاهش مواجه بوده است و در سال ۸۹ تا ۹۰ نیز میانگین سنی این زنان یک سال کاهش یافته است. به گفته وی بر اساس آمارهای مراکز بازپروری سازمان بهزیستی ۱۰ تا ۱۲ درصد زنان خیابانی متاهل هستند و اغلب آنان در سنین ابتدای جوانی ۲۰ تا ۲۹ سال قرار دارند.
نکته دردناک، اما اینجاست که پای زنان متاهل نیز به روسپیگری باز شده است.به گفته دکتر ابهری عضو مرکز پژوهشهای دانشگاه شهید بهشتی، حدود ۶۷ درصد از مردان متقاضی مجرد و مابقی آنها متأهل هستند که به دلیل زیاده خواهی و تنوع طلبی به زنان روسپی روی آورده اند.به گفته وی بیشتر زنان روسپی نیز مجرد هستند. اما این عمل در بین زنان متأهل نیز وجود دارد. گاهی مرد معتاد، همسرش را مجبور به این کار میکند و حتی مشتریهایی را معرفی میکند.
بنا بر اظهارات مجید ابهری، آسیب شناس و متخصص علوم رفتاری، در موارد نادری نیز زن متأهل با اختیار کامل، چنین فعلی را انجام میدهد و همسرش هم مطلع است و تشویق میکند.هر چند تصور این وضعیت ناگوار که مردی زن خود را به این عمل ترغیب کند و راضی به این کار شود، بسیار مشکل است؛ اما در این شرایط، مرد خانواده بی غیرتی خویش را توجیه میکند و به جایگزینی معیارها یا حرکت معکوس در معیارها میپردازد. به طور مثال میگوید: «من از صبح تلاش میکنم، اما درآمدم کفاف مخارج زندگی را نمی دهد. همسرم نمی تواند شغلی داشته باشد، اما از این راه میتواند کمک خرج خانواده باشد و…» تمام این موارد توجیهات کودکانه است که باعث افزایش فحشا میشود.
اما نکته مهمتر اینجاست که از آنجا که روسپیگری در کشور تابویی اجتماعی به حساب میآید هر گز به طور علمی به آن پرداخته نشده تا راهکارهای اساسی برای نجات زنان آسیب دیده اندیشیده شود و تا این تابو شکسته نشود و آمار دقیقی از فحشا وجود نداشته باشد تا آسیب شناسیها صورت بگیرد نرخ فحشا نیز افزایش خواهد یافت.